90آنگاه سديدالدين به هلاكو گفت: چون اميرالمؤمنين (ع) قومى از مغولان را بدينگونه توصيف نموده و ما شما را چنين يافتيم و اوصافى را كه در خطبه امام (ع) آمده، در شما ديديم، يقين كرديم كه اگر با شما از درِ دوستى درآييم، ايمن خواهيم بود و به همين سبب نزد شما آمديم.
هلاكو و سران لشكر او از اين موضوع خشنود گشتند و فرمانى نوشته، به پدرم دادند مبنى بر اينكه در صورت فتح عراق و سقوط بغداد، شهر حله و نقاط ديگر كه تقاضا كردهاند در امان باشند. 1
سرانجام همانگونه كه امام فرموده بود، اتفاق افتاد و اقدام به موقع و مدبرانه شيخ سديدالدين باعث شد كه شهرهاى شيعهنشين، از جمله نجف و كربلا از هجوم و فتنه آن غارتگران مصون بمانند.
آرى، دورانديشى و تدبير اين فقيه فرزانه باعث شد كه مردم حلّه در آزادى و آرامش زندگى كنند و شهر تبديل به يك مركز فرهنگى و دينى شيعى در آن زمان گردد. درباره تاريخ ولادت و رحلت اين فقيه دورانديش در جايى از كتب رجال و تراجم به صورت دقيق اشاره نشده، ولى از آنجا كه استاد او محقق حلّى در سال 676 هجرى و همدرس او ابنسعيد حلى در 690 هجرى رحل سفر كردهاند، مىتوان عروج ملكوتى ايشان را در حدود 680 هجرى تخمين زد. درود خدا بر روان پاكش.
براى اطلاع بيشتر:
1. رياض العلماء، ج 5، ص 399.
2. الذريعة، ج 5، ص 192.
3. امل الآمل، ج 2، ص 35.
4. روضات الجنات، ج 8، ص 200.
5. فوائد الرضويه، ج 2، ص 194 - 197.
6. موسوعة طبقات الفقهاء، ج 7، ص 314 - 315.
7. انوار الساطعة، 29.
8. معجم رجال الحديث، ج 2، ص 173.
9. مستدركات اعيان الشيعه، ص 255.
10. تنقيح المقال، ج 3، ص 356.
11. رجال ابنداود، ص 119.
12. مفاخر الاسلام، ج 4، ص 199.
13. لؤلؤة البحرين، 230.
14. بحارالانوار، ج 104، ص 188.
15. كشف الشيعه، ص 10.
16. عمده الطالب، ص 167.
17. تاريح الحله، ج 2.