185همچنين مىگفتند قصد داريم سال آينده دو كنگره براى سلمان برگزار كنيم؛ يكى در مدائن و بعدى در ايران، و جوياى آثار و تأليفات و تحقيقاتى بود كه در مورد حيات و سيره و شخصيت او نوشته شده باشد. وقتى فهميدند من هم اثرى هرچند كوچك درباره سلمان فارسى نوشتهام (از مجموعه «آشنايى با اسوهها») خوشحال شدند و اظهار آمادگى مىكردند كه در اختيارشان قرار گيرد و به عربى ترجمه و چاپ و توزيع كنند. آنان مكرر كلمه «سلمان باك» را بر زبان مىآوردند. توضيح دادم كه درستش «سلمان پاك» است و نام كتابى است كه از فرانسه به فارسى ترجمه شده و نوشته يكى از مستشرقان معروف فرانسوى است.
دقايقى هم در دفتر توليت نشستيم و چاى خورديم و من به نمايندگى از دوستان همراه، در دفتر يادبودها متنى كوتاه نوشته و امضا كردم.
ايوان مدائن، آينه عبرت
بارها در اشعار فارسى، اين شعر خاقانى را خوانده بودم كه:
هان اى دل عبرت بين! از ديده نظر كن، هان
ايوان مدائن را، آينه عبرت دان
و اينك در برابر اين ايوان نيمهويران و باشكوه و پندآموز ايستاده بودم.
برادران عراقى همكارى كردند و ما ماشين تا نزديكترين محل ممكن به طاق كسرى كه