71و اما ديگر علما و اهل علم مثل حوزه علميه نجف خيلى به اين امر اهتمام داشتند و اين كار را در حوزه علميه نجف دائمى مىدانستند.
اگر از تفضلات سيدالشهدا (ع) به زائران نكتهاى داريد، بفرماييد.
در خصوص پيادهروىدر زيارتها و تفضلات سيدالشهدا (ع) خصوصا زائرين پياده، علما مطالبى نقل كردهاند؛ مثلا يكى از ائمه جماعت نجف به نام «آقا شيخ جواد مشكور» كه خداوند رحمتشان ايشان را، بنده ايشان را نديدهام، اما پسرشان آقا شيخ حسين مشكور داستانى از پدرشان نقل مىكردند كه مىگفت: پدرم در يكى از زيارتهاى اربعين، مشرف بوده به كربلا؛ شب خواب مىبيندكه دستهجات مىآيند و روضه مىخوانند و به حالت «حوسه» يعنى حالت پايكوبى وارد حرم مىشوند و دور ضريح مىچرخند و بيرون مىآيند و دستههاى ديگر همينطور. يكى از اعراب، پيرمردىبر دوشش بودهكه وارد وارد حرم مىشود و مىگويد: «السلام عليك يا اباعبدالله» ، و جوابى از قبر بيرون مىآيد كه «و عليك السلام» . فردا به حرم مىآيند و مىبينند اوضاعى را كه در خواب ديدند، عينا همان است؛ يعنى دستهها به همان نظمى كه در خواب ديدند و از جمله آن بنده خدا را به همين كيفيت وارد مىشود و مىگويد «السلام عليك يا اباعبدالله» ، ولى در بيدارى ايشان جواب سلام سيدالشهدا (ع) را نمىشنود. از جا بلند مىشود و به دنبال اين بنده خدامىرود و چون مردى جوان بوده و تند راه مىرفته، شيخ مجال پيدا نمىكند كفشش را بپوشد و پابرهنه به دنبال او مىرود تا به كارونسرايى در اواخر شهر مىرسد كه منزلگاه اين عرب بوده.
ايشان با زحمت خود را به آنجا مىرساند كه از او بپرسد و خوابش را برايش نقل كند. به مرد جوان مىگويد: خسته شدم از حرم تا اينجا به دنبال شما آمدم. مرد مىگويد: بفرماييد چه كار داريد؟ شيخ جواد خواب را