132ثانياً: عوام و خواص، هر فرد علوى را عادتاً به نام جدشان مىخوانند و مىشناسند و با حذف واسطهها به شخصيت بزرگ و نخستين علوى نسبت مىدهند؛ زيرا ذهن انسان با شنيدن نام مشترك بين چند نفر، متوجه مشهورترين و كاملترين آنها مىشود. محمد حسنين سابقى، ضمن طرح اين نكته در اثر خود آورده است:
پس از بررسى دقيق به اين نتيجه رسيديم كه شبهه وجود قبر عقيله زينب دختر اميرالمؤمنين (ع) در مصر از آنجا سرچشمه گرفته كه نام بسيارى از علويينى كه در مصر دفن شدهاند، «زينب» بوده است و انديشه انسان با شنيدن نام زينب، به آن فرد مشهورتر و كاملتر متوجه مىشود. 1
و همين نكته منشأ اشتباه در نسبت دادن زينب بنت يحيى المتوج به زينب كبرى (س) شده است؛ زيرا بسيارى از مردم تصور كردهاند كه اين زينب، همان زينب مشهور، يعنى عقيله بنىهاشم است؛ چنانكه در زيارت سيده نفيسه نيز آمده است: «السلام عليك يا بنت الحسن المسموم، السلام عليك يا بنت فاطمة الزهراء. . .» 2و در عرف جامعه، نسبت به هر امامزاده ديگر همين تعبير وجود دارد. وقتى به سنگنوشتههاى روى قبور امامزادگان و علويان لازم التعظيم دقت مىكنيم، چنين امرى مشهود است؛ از جمله روى قبر رقيه بنت عبدالله بن احمد بن الحسين، با حذف واسطهها نوشته اند: «رقيه بنت اميرالمؤمنين على بن ابىطالب (ع)» يا روى قبر سيده زينب بنت يحيى المتوج، با حذف واسطهها درج شده است: «زينب بنت الزهراء البتول (س) بنت على (ع)» ؛ 3در حالى كه زينب بنت يحيى، فرزند بلاواسطه اميرالمؤمنين و زاهراى بتول (س) نيست و هيچ كس چنين ادعايى نكرده است. محمد حسنين سابقى در تأييد اين نكته آورده است:
روشن و آشكار است كه راه و رسم مردم از قديم اين بوده كه علويين را به پيامبر (ص) و اميرالمؤمنين (ع) نسبت مىدهند؛ بدون در نظر گرفتن واسطه