85غنم، از كنانه روى داده است كه در اين روز ربيعه سه نفر از ياران دُرَيد را كشت و به حامى الظعينه ملقب گرديد.
در ناحيه شمال الاخرم، طارف قديد قرار دارد كه منزلگاهى براى شتران پيش از مسدود شدن گردنه لفت بوده است و منزل چهارم از مكه است. در سفرنامههاى حاجيان، از آن ياد شده است و بعدها ساكنان آن به سبب تغيير مسير منازل حاجيان به القضيمه، مهاجرت كردهاند و امروزه هيچ اثرى از آنها برجا نمانده است؛ به جز چاهى كه هنوز هم قابل استفاده مىباشد. وادى اخرم بهطور كلى خشك و غير قابل كشاورزى و نامناسب براى سكونت دائمى است و گمان نمىكنم روزى برسد كه در آنجا كشاورزى رونق بگيرد و چاههايى براى آبيارى احداث شود. البته گاهى به صورت ديم، در اينجا زراعت مىشود. علىرغم بلندى اين مكان كه در آن ايستادهام، هوا تغيير كرده و حتى افق در پردهاى از غبار پنهان شد و امكان وصف منطقه را از من گرفت. من به دنبال سنگلاخ المشلل كه در امتداد وادى الاخرم از شرق به غرب، در فاصله بين دو وادى قديد و دوران كشيده شده، بودم. امروزه به اين سنگلاخ، القديديه مىگويند كه منسوب به وادى قديد است و شكلگيرى آن مانند شكلگيرى سنگلاخ ضحبان است.
وادى قديد
وادى پر بركتى است و از بزرگترين وادىهاى حجاز است و بيشترين چشمههاى آب را دارد؛ زيرا همواره بيست چشمه با آبهاى گوارا در آن جريان دارد. وادى قديد از سنگلاخ ذَرَه شروع مىشود و به قسمت بالايى آن، ستاره مىگويند. كه متعلق به بنىسليم است و پايين آن را قديد مىگويند كه متعلق به قبيله زبيد از حرب مىباشد. در هر دو بخش چشمهها و چاههاى زراعى و قريههاى متصل به هم وجود دارد؛ بهطورىكه مىتوان از داخل يك قريه،