61بشر، از بنىعمر و طايفهاى از حرب هستند. از اين رو شاعر ايشان در اشعارى كه به محبوبه خود نسبت داده، حدود اين سرزمين را مشخص كرده است. از مدسوس جاده مستقيم به طرف صمود (القعره) به سمت شمال جدا مىشود. زمين خشك و سوزانى است كه آثار خشكسالى در آن هويداست. هوا دائماً كمى تا قسمتى ابرى بود و به سبب وزش بادهاى شمالى رو به سردى داشت.
براى استفاده هر چه بيشتر از وقت و باتوجه به خلوت و هموار بودن جاده، بر سرعت اتومبيل خود افزودم.
چاه محسنيه
در 54 كيلومترى مكه در سمت چپ، شخصى را ديدم كه از چاه محسنيه آب مىكشد. تنها چاه در اين بيابان خشك به دست شريف محسن بن حسن بن ابىنمىامير مكه در سال 34 - 1037ه.ق حفر شده است. او كسى است كه به انجام كارهاى خير معروف بود. از او كارهاى خير ديگرى در مسير كاروان حج، باقى مانده است. 1
سپس جاده به انتهاى سنگلاخ المُحْسِنِيّه رسيد كه اين نام در اينجا به سنگلاخ ضجنان اطلاق مىشود و آن را به چاه مذكور منسوب مىكنند. اندكى بعد جاده به سمت چپ، يعنى به شمال غربى منحرف شد. به سمت راست جاده، كراع الغَمِيم گفته مىشود و اين اسم درستتر به نظر مىرسد؛ زيرا الغميم، ابتداى برجسته سنگلاخ منحنان است كه رمل (سائب) آن را پوشانيده است و چشمگير و مشخص است. 2 اما اگر منظور از واژه الاكارع بلندى كوهها باشد، اين معنا در