116 الخشم كه بلندى سنگلاخ بيض 1 در نقطه اتصال با ساحل است، عبور كردم. جاده، دماغه بلند اين سنگلاخ را دو نيم كرده و بخشى از آن به صورت پشتهاى در سمت ساحل جمع شده است. جاده از روى اين بلندى عبور مىكند و به سوى ساحل مىرود. سنگلاخ بيض اينجا شروع شده و تا هرشى ادامه دارد. بخشى از آن حاصلخيز و آباد است و بيض ناميده مىشود.
گردنه و بلندى بيض كه ذكر آن گذشت، از سمت غرب متصل به هرشى است و گفته شده كه پيامبر(ص) در بيض، مسجدى داشته است.
از الخشم وارد وادى ارثَد 2 شدم كه در اينجا به آن المُدرَّج مىگويند. در سمت چپ من النَهدِى است و در سمت راستم تا الابواء، وادى مستوره قرار دارد كه همه اينها قطعههايى از يك وادى هستند كه در اصل، دو وادى است؛ يعنى وادى الفُرع و وادى القَاحَه كه به هم مىپيوندند و وادى الاَبوَاء را به وجود مىآورند. ادامه اين وادى را ارسد مىنامند، اما امروزه آن را به نام ارسد نمىشناسند.
وادى از اين نقطه به گستردگى ده كيلومتر، پوشيده از گياه است و بيشتر درختان آن از نوع السمر مىباشد. حد فاصل بين درختان را مزارع ديم پر كرده است. زراعت آبى در اينجا نيست و گاهى هم كشتزارهاى هندوانه 3 به چشم مىخورد. از اين نقطه كوه بنىايوب در سمت شمال شرقى به چشم مىخورد كه بزرگترين كوه منطقه و مشرف بر مستوره مىباشد و همان ثَافِل اصغَر است كه كوه الطُرَيف هم خوانده مىشود. در شمال آن نيز كوه العِسَام مربوط به قبيله بنىصبح قرار دارد كه ثَافِل اكبر نام دارد.
بنو ايوب، از بنىعمرو، از حرب مىباشند و اصل آنها از بنىصبح است و بنوصبح، از ميمون، از بنىسالم، از حرب مىباشند.