38
قيام علما
در پى اين جنايت تاريخى انگلستان، علماى نجف، سامرا و كاظمين سكوت را جايز ندانستند. حضرات آيات: شيخ مهدى خالصى، سيد ابوالقاسم كاشانى، سيد محمد على شهرستانى، ميرزا احمد خراسانى، شيخ محمدرضا شيرازى (فرزند آيةالله شيرازى) و چند نفر ديگر، جلسات متعدد مشورتى تشكيل دادند و سازمانى به نام «جمعيت اسلامى عراق» تأسيس كردند تا در پوشش آن، جنبشهاى مردمى و عشايرى را انسجام داده و رهبرى كنند. آنها به اين نام، اعلاميه ها و نامههايى را صادر و به مناطق مختلف عراق فرستادند و با تأكيد بر استقلال اين كشور و عدم پذيرش قيموميت بيگانه، سران عشاير و توده مردم را به شركت در نبرد طولانى و سخت در آينده دعوت نمودند. 1در مقابل، ايادى انگليس در عراق وارد عمل شدند. در ذيقعده 1337 تعدادى از اعضاى فعال اين جمعيت مانند: عمران علوان، عبدالكريم عواد، طليفح حسون، محمد على ابوالحب، سيد محمد مهدى مولوى، سيد محمد على طباطبايى و چند نفر ديگر را بازداشت كرده به بغداد بردند و از آنجا به يكى از جزاير هندوستان تبعيد كردند. در اين هنگام آيةالله شيرازى نامهاى به آرنولد ويلسون حاكم عراق نوشت و خواستار آزادى تبعيد شدگان شد. ويلسون در نامهاى طولانى، ضمن اظهار چاپلوسى، با شيطنت از خواسته ايشان طفره رفت. بلافاصله مرجع آگاه شيعه تهديد كرد كه از عراق خارج شده و به ايران رفته و در آنجا به وظيفه تاريخى خود عمل خواهد كرد. اين برخورد قاطع، احساسات مردم عراق را برانگيخت و ايادى انگليس را تسليم خواسته ايشان نمود و تبعيديان به كربلا بازگشتند. 2
از سوى ديگر، مرجع بزرگ شيعه آيةالله شيرازى ضمن حمايت از حركتهاى اين جمعيت، خود نيز وارد صحنه شد و در فتوايى تاريخى، رهبرى جنبش را بر دوش گرفت و اعلام كرد:
«ليس لاحد من المسلمين ان ينتخب و يختار غير المسلم للامارة و السلطنة على المسلمين؛» 3هيچ يكى از مسلمانان حق ندارد فرد غير مسلمان را براى حكومت و سلطنت بر خود برگزيند.
وقتى اين فتوا از آن مرجع بزرگ صادر شد، نزديك به هفده نفر از علماى سرشناس عتبات، محتواى آن را تأكيد و ذيل آن را امضا كردند و نسخههاى زيادى از آن در سرتاسر عراق انتشار يافت. آيةالله شيرازى نامههايى به رئيس جمهور وقت آمريكا تئودر ويلسون و وزير مختار آمريكا در تهران نوشت و از ظلم و ستم و اشغالگرى دولت انگليس اعلان انزجار و نارضايتى نمود. 4او اعلاميه