132امام وقتى اين صحبتها را شنيدند، گفتند: براى چه بايد به آنها احترام بگذارم؟ ! حتى معلوم نيست كه اينها مسلمان باشند. من هيچ ترسى از اينها ندارم و كارى هم به دستشان ندارم كه بخواهم تقيه كنم. هميشه امام با آقاى خلخالى بر سر اين مسئله درگير بودند؛ چون آقاى خلخالى مىگفت كه وقتى اينها مىآيند، به آنها احترام بگذاريد و از آنها احوالپرسى كنيد. ديگران حتى براى صدام سلام مىرساندند؛ ولى اينطور كارها اصلاً در مرام امام نبود.
مخالفت با اعزام بعثه
حجه السلام و المسلمين محمود قوچانى:
سال اولى كه حضرت امام به نجف تشريف آورد، نزديك ماههاى شوال و ذيقعده، حاج نصرالله خلخالى خدمت امام رسيد و عرض كرد: اينجا متعارف است كه علما و مراجع، گروهى را به حج مىفرستند و آن گروه دفتر و پلاكاردى در مكه و مدينه تهيه مىكند تا مقلدان آن مراجع، براى سؤالات شرعى يا وجوهات شرعى به آنجا مراجعه كنند. خوب است شما هم يك بعثهاى اعزام كنيد. امام فرمود: خير، لازم نيست. . . اگر واقعاً اين كار براى بيان احكام حج است، بحمدالله از ايران هر كاروانى كه حركت مىكند، همراهش يك روحانى هم هست. شايد تعداد اين روحانيون هم حدود هزار نفر باشند و وقتى آنها در خيابانها و حرم رفت و آمد مىكنند، مردم احكام و مسائلشان را از آنها مىپرسند و لازم نيست چند نفر از اينجا بلند شوند و به آنجا بروند و اگر هم منظور وجوهات است، من عمامهْ يك طلبه را به هزار دينار نمىدهم. 1
سادهزيستى
آيةالله شيخ هادى معرفت:
خانهْ امام در نجف، خانه محقرى بود كه امكانات رفاهى مناسبى نداشت. زندگى امام بسيار ساده بود و برخلاف بسيارى از علما كه در تابستانهاى گرم نجف براى هواخورى، خانههايى در كوفه و در كنار رودخانه [فرات] داشتند، امام در نجف مىماند و خانهْ ييلاقى هم نداشت. وسايل و فرشهاى خانهْ امام بسيار ساده بود و با وجود اينكه ايشان نيز مىتوانستند مانند علماى ديگر، خانهْ خود را با فرشهاى مجلل مفروش كنند، اما نمىخواستند وضع زندگى و خانهشان با