13معاصر او از اهميت بسيارى برخودار است.
1 . صفىالدين الهندى الأرموى (م. 715ق.)؛ او از بزرگان مذهب اشعرى بود و در مجلسى با ابنتيميه به مناظره پرداخت. روش صفىالدين هندى به گونهاى بود كه وقتى وارد بحث و بررسى يك مسألۀ علمى مىشد، با حوصلۀ تمام، همۀ جوانب آن مسأله را مورد كاوش قرار مىداد. اما ابنتيميه برخلاف او با شتاب از مسألهاى به مسألۀ ديگر مىپرداخت و بدون اين كه آن را خوب تقرير كند، از آن مىگذشت؛ از اين رو صفىالدين هندى به او گفت: اى ابن تيميه تو را چگونه مىبينم! تو مانند گنجشكى هستى كه وقتى مىخواهم آن را به دام بيندازم از اين شاخه به آن شاخه مىپرد...
بعد از مدتى ابن تيميه زندانى و بر ضدّ او روشنگرىها و تبليغات وسيعى انجام گرفت. 1
2 . شهابالدين حلبى (م. 733ق.)؛ او كتابى در زمينۀ نفى جهت داشتن خداوند عزّوجلّ به رشتۀ تحرير درآورد. اين كتاب در حقيقت ردّ عقيدۀ ابنتيميه است. در مقدّمۀ آن كتاب مىنويسد:
امّا بعد، آنچه كه مرا بر آن داشت تا اين كتاب را بنويسم، مسألهاى است كه در اين مدت به وقوع