19مصاحبهاى داشته باشم، نيافتم.
مجموعۀ كاملى از تمامىِ كتابها و يا رسالههايى كه در ايران از سال 1320 دربارۀ حج چاپ شده بود، جمع آورى كردم، در اين 90 جزوه و كتاب، هر چه ديده بودم به استثناى سفرنامۀ آل احمد، تابندۀ گنابادى، خليلى عراقى، دهقان سالور، مجابى، هدايتى و هدايت، ما بقى دربارۀ فلسفه و اسرار، آداب و بيشتر احكام يا مناسكِ حج بود و اين امر نشان مىدهد كه از آغاز صنعت چاپ در ايران هيچ رساله يا كتابى مستقل دربارۀ آثار حجاز وجود نداشت تا اينكه مرحوم مطهّرى از دكتر محمدى پرسيده بود و او نام آقاى ابوالقاسم پاينده را برده بود. باشادروان پاينده ملاقات كردم به من گفت: پژوهشى نداشتهام ولى از روى نوشتههاى محمد حسين هيكل در «زندگانى محمد» و فيليپ حِتّى در «تاريخ عرب» و كلوپ پاشا در... مطالبى را جمع آورى كرده، اينجا و آنجا گفتهام.
ولى براى مصاحبه سوادى ندارم. مىگويند: محقّقى بنام صدر الدين محلاتى در شيراز كتابى بنام «مناسك حج» در مذاهب پنجگانه نوشته كه به حمايت مالى وزارت امور خارجه چاپ شده است. از او بپرس.
با ايشان ملاقات كردم، بسيار خوش مشرب بود ولى قدرت شنوايى را از دست داده بود. به من گفت: پاينده اشتباه كرده، من فقط دو كتاب يكى دربارۀ اسرار حج و دوّمى مناسك حج در مذاهب پنجگانۀ اسلام نوشتهام و از آثار حجاز خبرى ندارم. با آقاى ابوالقاسم سحاب كه شنيدهام در اين خصوص كارى در دست دارند، ملاقات كن. وقت گرفته خدمت رسيدم، گفت من در سال 1318 يك جزوه از عامر بيك و خليل صبرى دربارۀ اسرار و مناسك حج ترجمه كردم و يك رساله هم از مرحوم هبةالدين شهرستانى، ولى مدتى است مىخواهم در يك مجموعۀ مصوّر اين دو كار را تجديد چاپ كنم، بهتر است خدمت آقا ميرزا خليل كمرهاى برسى و از ايشان كه رسالهاى هم دربارۀ اسرار حج نوشتهاند سؤال كنى. وقتى از خدمتش مرخص شدم بر غريبى پيامبر صلى الله عليه و آله در ايران گريستم...! چگونه است كه اين همه كتاب دربارۀ آثار مصريان، ايرانيان، اروپاييان، يونانيان، بابليان، ايلاميان و... نوشته شده، اما با آنكه سالانه دهها هزار ايرانى به حج مىروند، شورى در جستجوى سيرۀ او نيست تا محقّقان، ما را به قلب