542-آيات 27 و 28 و 29 از سورۀ حج وَ أَذِّنْ فِي اَلنّٰاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجٰالاً وَ عَلىٰ كُلِّ ضٰامِرٍ يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ، لِيَشْهَدُوا مَنٰافِعَ لَهُمْ وَ يَذْكُرُوا اِسْمَ اَللّٰهِ فِي أَيّٰامٍ مَعْلُومٰاتٍ عَلىٰ مٰا رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِيمَةِ اَلْأَنْعٰامِ فَكُلُوا مِنْهٰا وَ أَطْعِمُوا اَلْبٰائِسَ اَلْفَقِيرَ، ثُمَّ لْيَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَ لْيُوفُوا نُذُورَهُمْ وَ لْيَطَّوَّفُوا بِالْبَيْتِ اَلْعَتِيقِ .
بعضى گفتهاند مأمور به اعلام و اذان حضرت ابراهيم بوده است و او در زمان خود به تفصيلى كه گفتهاند چنين اعلامى كرده است بعضى ديگر خطاب را به پيغمبر (صلّى اللّٰه عليه و آله و سلّم) متوجه دانستهاند از حضرت صادق (عليه السّلام) روايتى است بدين مفاد «پيغمبر (صلّى اللّٰه عليه و آله و سلّم) ده سال در مدينه اقامت داشت و حج نگزارد چون اين آيه نازل شد بفرمود منادى مردم را بحج اعلام كند گروهى بسيار از اعراب و غير ايشان در مدينه فراهم آمدند و بسيارى از مردم ثروتمند مدينه نيز جمع شدند و پيغمبر (صلّى اللّٰه عليه و آله و سلّم) چهارم ذى القعده از مدينه خارج شد چون بمسجد شجره رسيد هنگام ظهر بود پس از اداء ظهر و عصر غسل كرد و حج «قران» را نيت نمود چون در مروه واقف و از سعى فارغ شد رو به مردم كرد و پس از حمد و ثناء خدا گفت اين جبرئيل است مرا امر مىكند كه به شما امر كنم آن كس كه سوق «هدى» نكرده بايد محلّ شود من هم اگر در آينده آن را كه در گذشته نكردهام بكنم همان را خواهم كرد كه به شما امر كردم ليكن من «هدى» سوق دادهام و سائق هدى پيش از آن كه «هدى» به محل خود برسد نبايد محلّ گردد. يكى از اصحاب گفت آيا شايسته است ما محل شويم و به زنان نزديكى كنيم و تو گرد آلود و بحال احرام باشى؟ ! . . سراقة بن مالك بن خثعم