53
6-كتاب حج
در اين كتاب زير عنوان سه نوع بحث بعمل آمده و آيات مربوط بهر نوع جداگانه نقل و مورد بحث شده است.
نوع اول تحت «نوع اول» كه در بارۀ وجوب حج عنوان شده
دو آيه ياد گرديده است:
1-آيات 96 و 97، از سورۀ آل عمران إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنّٰاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبٰارَكاً . . تا. . فَإِنَّ اَللّٰهَ غَنِيٌّ عَنِ اَلْعٰالَمِينَ .
اين آيه نيز در جلد اول آورده شده و در بارۀ بعضى جهات آن جهاتى ياد گرديده است اكنون از جهات فقهى مستفاد از آن، كه در اين موضع شش مسأله آورده شده، دو جهت ياد مىگردد: يكى اين كه در مقصود از «استطاعت» (پس از اتفاق بر اين كه امن بودن راه و وسعت زمان و سلامت از مرض كه از سفر مانع باشد در آن شرط است) اختلاف است كه آيا استطاعت بمال است (چنانكه شافعى گفته و از اين رو استنابه را بر كسى كه خودش زمين گير باشد ليكن بتواند اجرت بدهد و نائب بگيرد واجب قرار داده) يا به بدنست (چنانكه مالك گفته و بدين جهت حج را بر كسى كه قدرت داشته باشد پياده برود و در راه كاسبى كند واجب دانسته) يا بمال و بدن هر دو است (چنانكه ابو حنيفه و علماء مذهب شيعه گفتهاند بنا بر اين جز بر كسى كه زاد و راحله و مخارج رفتن و برگشتن زائد از حوائج اصلى و نفقۀ عيال تا هنگام بازگشت داشته باشد واجب نيست) دوم اين كه وجوب حج، بحكم حمل مطلق بر اقل مراتب، در همۀ عمر يك بار و وجوب آن بر فور است.