15هستى و وى را دوست مىدارى، دوستى و محبت خود را به او اعلام كن، زيرا اين اعلام، موجب تثبيت مودت بين شما مىشود. اظهار عشق و ارادت همراه با ثناگويى و ذكر كمالات معشوق، از يك سو تكليف، بلكه تشريف عاشق را روشن مىكند و به اومىفهماند كه در برابر چنين محبوبى چه وظيفۀ سنگينى دارد و از سوى ديگر معشوق را دلگرم مىكند كه ارادت عاشق، صورى و ناپايدار نيست. در نتيجۀ ثناگويى و ذكر اوصاف و كمالات، حضور و ديدار را پرشورتر، گرمابخشتر و شيرينتر مىگرداند و به اوج خود مىرساند. متن اين ثنانامه، مثنوى و منشور ارادت است كه اصطلاحاً زيارتنامه خوانده مىشود و عاشق صادقى با خواندن آن از يك سو نهايت محبت و علاقۀ خود را به محبوب اعلام مىدارد و از سوى ديگر يكى از نيازهاى فطرى خود، يعنى ثناخوانى و تمجيد از كمالات را برآورده مىكند.
معناى زيارت
يكى از راههاى بزرگداشت مفاخر و صاحبان كمال، زيارت آنان است كه در حقيقت موجب بقا و استمرار حيات علمى، هنرى و معنوى آنان مىگردد. افزون بر اين كه عامل پيوند نسل حاضر و نسلهاى آينده با نسلهاى گذشته و وسيلۀ ارتباط روحى با آنان و كمالاتشان است.
زيارت از ريشۀ «زور» به معناى ميل و عدول از چيزى است. دروغ را از آن جهت، زور گفتهاند كه از راه حق مايل و منحرف مىگردد. 1 احمد بن فارس در ادامه مىگويد:
زاير را بدين جهت زاير مىگويند كه وقتى به زيارت تو مىآيد از غير تو عدول مىكند و رو برمىگرداند. 2 از اين رو برخى معتقدند: زيارت، به معناى قصد و توجه است. 3