21كه حلوا مىدهد، نمى تواند با شكل يا كلمه حلوا، خود را راضى كند و اگر يكى از اجزاى آن به حد كافى در آن نباشد، نام حلوا را از روى آن برداشته و مىگويد: اين حلوا نيست. و همينطور در ساير چيزها و امور دنيا تاكنون كسى را نديدهام كه در امور دنيايى به شكل و ظاهر اكتفا كند. و اگر همۀ مردم چنين نباشند، بيشتر مردم، در اغلب امور آخرت، فقط شكل ظاهر را به وجود آورده و انتظار دارند كه شكل و ظاهر، اثر روح را داشته باشد كه به آن نمىرسند.
يكى از امور آخرت، كارهايى است كه ما براى نزديك شدن به خدا انجام مىدهيم. حتى همين كتاب كه عمرى را براى تأليف آن صرف كرده ام، شكل ظاهرى آن در حد خود كامل است. ولى آيا شكل ظاهر فايدۀ معناى آن را دارد؟ معنا و روح تأليف مانند اين كتابها، اين است كه قصد مؤلف، نزديك شدن به خداى متعال و بدست آوردن رضايت او بوده و مطالب و دانشهاى الهى را در آن بنويسد، كه خواننده از آن استفاده كرده و به آن عمل كند. و اگر انگيزه نويسنده، نوشتن علومى باشد كه براى مسلمين سودمند باشد، مىكوشد سودمندترين مطالب را براى آنان بنويسد، و براى او مهم نخواهد بود كه ديگران چه خواهند گفت. و نيز شيوايى عبارت براى او اهميتى نداشته و از رهگذر اين كار در پى اظهار برترى خود نخواهد بود. حتى نظم و ترتيب خوب هم براى او اهميتى نداشته و تنها در پى نوشتن مطالب مفيدى خواهد بود كه در دلها تأثير گذاشته و مورد رضايت آفريدگار باشد.
و در يك كلام، ما در امور دينى و آخرتى خود، گرفتار سهلانگارى شده و خود را با شكلهاى بدون حقيقت راضى نموده و در انجام اين امور كوتاهى مىكنيم.