9مىكند كه برخى در پيشگاه خداوند مىگويند: «فَاعْتَرَفْنٰا بِذُنُوبِنٰا فَهَلْ إِلىٰ خُرُوجٍ مِنْ سَبِيلٍ». 1
حج از جمله عباداتى است كه عبادات ديگر نيز در آن مطرح است. مانند نماز؛ «وَ اتَّخِذُوا مِنْ مَقٰامِ إِبْرٰاهِيمَ مُصَلًّى» 2 يا روزه در بارهى كسى كه نتواند در حج قربانى كند بايد سه روز در ايام حج و هفت روز به هنگام بازگشت به وطن روزه بگيرد؛ «فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيٰامُ ثَلاٰثَةِ أَيّٰامٍ فِي الْحَجِّ وَ سَبْعَةٍ إِذٰا رَجَعْتُمْ» 3، چه اين كه كسى كه مىخواهد به حج برود بايد از پيش بدهى خمس يا زكاتش را پرداخته باشد.
حج از جمله عباداتى است كه بسيارى از فضايل اخلاقى و انسانى مانند اخلاص و ذكر خدا و طهارت نفس و تزكيهى روح در آن مطرح است؛ زيرا حج و عمره را بايد براى رضاى خداوند متعال به جا آورد؛ «وَ أَتِمُّوا الْحَجَّ وَ الْعُمْرَةَ لِلّٰهِ» 4 چه اين كه ياد خداوند در مقاطع مختلف حج بايد تحقق يابد؛ «وَ اذْكُرُوا اللّٰهَ فِي أَيّٰامٍ مَعْدُودٰاتٍ» 5 و «لِيَذْكُرُوا اسْمَ اللّٰهِ عَلىٰ مٰا رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِيمَةِ الْأَنْعٰامِ» 6 و در پرتو ياد خدا و قصد قربت در همهى اعمال حج روح و نفس انسان تزكيه و تكامل پيدا مىكند.
حج در دين اسلام از جايگاه ويژهاى برخوردار است، از اين رو به عنوان پرچم اسلام؛ «جعله للاسلام علماً» 7 و جهاد ضعيفان؛ «الحج جهاد كل ضعيف» 8 و عامل آرامش روح؛ «الحج تسكين القلوب» 9 و سبب تقويت دين؛ «فرض الله ... و الحج تقوية للدين» 10 و وسيلهى تقرب به پروردگار؛ «انّ افضل ما توسّل به المتوسلون الى الله سبحانه و تعالى ... حج البيت و اعتماره» 11 و در نهايت عامل جلب رحمت حق و نيل به سعادت ابدى خواهد بود؛ «جعله الله سبباً لرحمته و وصلة الى جنّته». 12