16به تعبير ديگر جهاد، مفهومى است كه در قرآن بر سه وجه بيان شده:
- جهاد كردن به گفتار؛ مانند: يٰا أَيُّهَا النَّبِيُّ جٰاهِدِ الْكُفّٰارَ وَ الْمُنٰافِقِينَ . 1- جهاد كردن به گفتار چنانچه مىخوانيم: وَ الَّذِينَ جٰاهَدُوا فِينٰا... ؛ 2 يعنى:
«عِملوا لنا».
- و جهاد به معنى دفاع در برابر حملۀ ظالمان و ستمگران همچون:
اَلْمُجٰاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللّٰهِ بِأَمْوٰالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ . 3يعنى مقاومان در برابر متجاوزان، آن هم براى خدا و نه نفس خود. (يعنى فارغ ازانگيزۀ رياستطلبى و مالاندوزى و كينتوزى.)
راغب، «جهد» را الطاقَةُ و المَشقَّهُ و «اجتهاد» را اخْذ النفس ببذل الطّاقَةِ و تحمّل المشقّه دانسته است و صريحاً مىنويسد:
در مفهوم «المجاهده»، «مدافعة العَدوّ» نهفته است؛ يعنى در برابر دشمنى كه كين خود را با برداشتن سلاح ظاهر كند.
اين واژه در صورتهاى مختلف: جاهد، جاهدوا، تجاهدون، يجاهد، جِهاد، المجاهدون در آيات قرآنى مشاهده مىشود كه هم متوجّۀ كردار نيكوى فردِ مجاهد و گفتار راست اوست و هم متوجّۀ جامعۀ او و دربرگيرندۀ مفهومى از تلاش براى مخالفت با هواى نفس خود تا اصلاح هواى نفس ديگران است. نيز شامل دفاع در برابر حرص و شهوت خود تا دفاع در برابر ستم و جهل و تعصّب ديگران مىشود.
در نتيجه به هيچ وجه مفهومى نظامى نيست و يك تعبير فرهنگى است كه هم موجب سير انسان به سوى كمال عقلانى و معنوى است و هم عامل حفظ حقوق فرد و جامعه از جاهلان ستمگر.