15شواهد و مؤيّدات اين مطلب - كه مردم اصرار مىورزيدند و آن حضرت امتناع مىكرد - فراوان است؛ وقتى اميرالمؤمنين، متولّى امر خلافت شد با همان حقايقى روبهرو گشت كه قبلاً پيش بينى فرموده بود.
اولين امرى كه آن حضرت بعد از قبول خلافت با آن مواجه شد پيمان شكنى و گسستن بيعت از سوى طلحه و زبير و پيوستن آنها به عايشه در بصره بود؛ لذا على عليه السلام با ياران و شيعيان خود براى دفع اين خطر - قبل از آنكه بالا گيرد - از مدينه به سوى بصره روى نهاد؛ زيرا رجال سياست و حكومت به حوادث داخلى بيش از جريانات خارجى و برون مرزى اهتمام نشان مىدهند. وقتى اميرالمؤمنين - پس از قلع و قمع فتنۀ طلحه و زبير و عايشه - كوفه را به عنوان محلّ اقامت خود برگزيد، شيعيانى كه همراه آن حضرت از حجاز آمده بودند با او در كوفه ماندند. بنابراين در حجاز از دوستان و شيعيان او جز عدۀ كمى باقى نماندند. و آنگاه كه خلافت به دست معاويه افتاد اين شيعيان - به استثناى نفرات معدودى - به حجاز باز نگشتند و شيعيان حجازى در كوفه ماندگار شدند و كوفه به صورت پايتخت تشيع در آمد؛ چنانكه به عنوان مركز خلافت على عليه السلام اتخاذ شده بود.
از آن زمانى كه شيعه در حجاز - به خاطر اينكه در اقليت قرار گرفته بود - دچار ضعف گرديد روح تشيع براى بار دوم نيرو و قدرتى به دست نياورد؛ در حالىكه در