19سفرى كه امام صادق(ع) به حيره آمده بود، من نيز همراه ايشان بودم. شبى فرمود تا برايش قاطرى را زين كرديم. پس سوار شد و به نقطه اى در پشت كوفه رفت. من نيز همراه ايشان بودم. در سه نقطه پياده شد و هر بار دو ركعت نماز گزارد. گفتم فدايت شوم. در سه موضع نماز گزاردى! فرمود: امّا اوّلى قبر امير المؤمنين، دومى موضع رأس الحسين و سوّمى موضع منبر قائم (عجل الله تعالى فرجه الشريف) 1 بود اين مكان را به اعتبار اين كه امام صادق(ع) در آن نماز گزارده، مقام امام صادق(ع) نيز مىنامند.
4. مقام امام زين العابدين(ع)
نزديك صافى صفا مقام با عظمتى وجود دارد كه از آن به نام مقام امام زين العابدين (عليه السلام) ياد مىشود. شيخ محمد حرز الدين از محقيقن قرن سيزدهم هجرى مىنويسد: «علماى بزرگ، از مشايخ قديم نجف و آنها نيز از مشايخ خود نقل كرده اند كه وقتى امام على بن الحسين (عليه السلام) براى زيارت جدّش اميرالمؤمنين (عليه السلام) از حجاز به عراق مىآمد دراين محل سكنى مىگزيد تا اگر كسى ايشان را ببيند، گمان كند، مسافرى است كه از سفر حجّ باز گشته و از اين طريق عازم بيابان هاى عراق است و در اين جا فرود آمده تا ازچاه آب قديمى كه در نزديكى آن قرار دارد، وضو بگيرد. آن گاه در فرصت مناسب و به دور از چشم ناظران و جاسوسان، مركب خود را نزديك چاه آبى كه در آن نزديكى بود، مىخواباند و خود پياده مسافت بين مقام تا قبر شريف اميرمؤمنان(ع) را مىپيمود و آن را زيارت مىكرد. سپس بازمىگشت و شب را در اين مقام بيتوته مىفرمود و بامدادان راهى حجاز مىشد.»
خلاصه اخبار فراوانى حاكى از آمدن امام سجاد(ع) براى زيارت قبر جدّش اميرالمؤمنين (عليه السلام) و ماندن ايشان در نزديكى قبر مطهر وارد شده است اما چيزى كه ثابت كند، مقام فعلى محل ماندن ايشان در شب هنگام بوده است، در دست ما نيست به جز شهرت زيادى كه بين اهل نجف و دانشوران و راويان وجود دارد و به اين شهرت توجّه زيادى مىشود. اهالى نجف آن را به نام مقام امام زين العابدين (عليه السلام) مىشناسند و خلف از سلف و كوچك از بزرگ نقل كردهاند. 2
5. مسجد حنّانه
بين كوفه و نجف در منطقه اى كه آن را «ثُوَيّه» مىنامند، مسجدى به نام «حَنّانه» وجود دارد. اين مكان ديوارى داشته كه هنگام عبور جنازه امام على(ع) از نزديكى آن به احترام 3 عبور پيكر آن ولىّ الله الاعظم خم شده و يك بار ديگر وجود حيات و شعور را در جمادات به نمايش گذاشته است. واقعيّتى كه قرآن كريم با صراحت برصّحت و درستى آن تأكيد دارد. آنجا كه مىفرمايد:
«إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلاّٰ يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ؛ هيچ موجودى نيست مگر اين كه به حمد و ستايش الهى مشغول است. 4»
به يقين حمد و ستايش، فرع بر وجود شعور و ادراك و حتّى اراده است. بنا براين جمادات هم مىتوانند، در برابر عظمت انسان كامل و ولىّ خدا سر تعظيم فرود آورند و كرنش كنند و اگر چنين احترام كنند، خود جاودانه محترم