32نمىكند يعنى آن را قبول مىكند اما به او مىگويد كه تو نمىتوانى به بندگان واقعى من كارى داشته باشى.
انسان به كمك وسيلهاى اوج گرفته و به طرف بالا مىرود ولى جاذبه زمين باعث مىشود كه سقوط كند اما انسان بايد آن قدر اوج بگيرد تا جاذبه زمين براو اثر نكند. شيطان هم انسان را جذب مىكند مگر اين كه انسان از منطقه جاذبه شيطان بالاتر رود. انسان از طريق روح مىتواند اوج بگيرد. شيطان هم با روح انسان كار دارد، ولى وقتى روح انسان اوج بگيرد ديگر شيطان به او كارى ندارد، امّا براى اوج گرفتن روح بايد مراحل زيادى را طى كرد و پشت سرگذاشت.تا انسان اين جاست گرفتار شيطان است. انسان با انجام اعمال عبادى مىتواند بالا رود و از تيررس شيطان دور شود.
از جمله اعمالى كه خيلى سريع انسان را به مقام والايى مىرساند و شيطان ديگر نمىتواند به او دسترسى داشته باشد، حج است. حج آن قدر انسان را بالا مىبرد تا انسان خدايى و عبدالله مىشود و شيطان با همه عظمتش، ذليل مىشود. خداوند مىفرمايد اگر تو بزرگ شوى، شيطان در برابر تو كوچك مىشود. شياطين چه جنى، چه انسى با عبدالله كارى ندارند ولى اكثريت آدمهاى روى زمين تحت تأثير شياطين هستند و توسط آنها اسير شده اند. حتى حج هم تغيير حالى در آنها ايجاد نمىكند و اين به اين جهت است كه آگاهى كاملى از اعمال و مناسك حج ندارند. زيرا از سرّ طواف و سنگ زدن و... آگاه نيستند. پس بايد به عمق قضايا برويم. انسان بايد ساعى و خستگى ناپذير باشد. ابراهيم كه هاجر و فرزندش را در آن بيابان مىگذارد، آنها با سعى و تلاش به آب حيات مىرسند