19با تشويق مىتوان ارزشهاى دين را در دلها تثبيت كرد و با تنبّه دادن به افراد خطاركار، آنان را متوجه عادتهاى زشت و ناپسندشان نمود و به آنها فهماند كه بايد دست از عملشان بردارند؛ وگرنه سرنوشت شومى در انتظار آنان مىباشد.
استاد مطهرى مىفرمايد: تبشير و انذار، هيچ كدام به تنهايى كافى نمىباشد.
تبشير شرط لازم هست، ولى شرط كافى نمىباشد.
انذار هم شرط لازم هست، ولى شرط كافى نيست.
در دعوت به تبليغ دين هر دو ركن بايد باشد.
اشتباه است اگر مبلغ تنها تكيهاش روى انذارها باشد و بلكه جانب تبشير بايد بچربد و شايد به همين دليل است كه قرآن كريم تبشير را مقدم مىدارد.
در قرآن كريم و سيرۀ معصومين، هم تشويق مطرح شده و هم تنبيه.
به عنوان نمونه، قرآن به رسول گرامى اسلام مىفرمايد: مؤمنان را به جنگ با دشمن تشويق كن و هنگامى كه زكاتشان را مىپردازند بر آنان درود فرست و برايشان دعا كن.
و يا به عنوان تنبيه مىفرمايد: از جاهلان روى بگردان و در مسجد منافقان به عبادت نپرداز.
از مهمترين بشارتهاى پيامبر كه خطاب به مشركان براى پذيرش اسلام مىباشد، شعار بزرگ
«قولوا لا اله الا الله تفلحوا» است كه سر لوحه دعوت و تبليغ پيامبر اكرم(ص) بود.
مژده به نعيم اخروى و بشارت به سعادت دنيوى، در دعوت پيامبر زياد به چشم مىخورد.
همچنين انذار و هشدار پيامبر به مشركان، نسبت به عواقب كارى در دستور كار پيامبر(ص) بود.
استاد مطهرى معتقد است، بعضى دعوتها تنها سوق دادن نمىباشد، بلكه تنفير و نفرت ايجاد كردن و فرار دادن است.
ايشان معتقد است، بسيارى از اوقات، پدر و مادرها يا بعضى از معلمان، كارى مىكنند كه در روح بچه حالت تنفّر و گريز از مدرسه ايجاد مىشود.
طبق سيرۀ ابن هشام، پيامبر وقتى معاذ بن جبل را براى تبليغ مردم يمن به يمن فرستاد، به او چنين توصيه كردند:
يا معاذ بشر و لاتنفر.
يسر و لاتعسر.
براى تبليغ اسلام، روى اساس كارت تبشير و مژده باشد، كارى كن كه مردم مزاياى اسلام را درك كنند و از روى ميل و رغبت به اسلام گرايش پيدا كنند.
پيامبر نفرمود و لاتنذر، چون انذار جزء برنامه است كه قرآن دستور داده، بلكه فرمود: لاتنفر، كارى نكن كه مردم را از اسلام فرارى دهى و متنفر كنى.
مطلب را طورى تقرير نكن كه عكسالعمل روحى مردم، فرار از اسلام باشد.
14 سازش ناپذيرى در اصول
سازش ناپذيرى در اصول، به معنى داشتن قاطعيت، صلابت، انعطاف ناپذيرى در اصول و مبانى دين و مذهب، ارزشها و احكام الهى و حقوق مردم است.
دشمنان خدا در طول تاريخ در پى آن بودند كه از حركتهاى الهى پيامبران، در جهت پياده شدن آموزههاى دين جلوگيرى كنند.
در اين مسير، پيامبر(ص) نيز با مشكلات و موانع متعدد و از جمله تطميع و تهديد روبرو بود، ولى از رسالت الهى خويش كوتاه نيامد، بلكه فعاليت خويش را بيشتر و بيشتر نمود، به گونهاى كه توانست