62گونه كه گذشت، قرآن كريم در دو آيه به اين نوع از تقيه اشاره فرموده است.
* تقيه از مسلمان
در مورد جواز يا عدم جواز اين نوع تقيه، در ميان علماى مسلمين اختلاف وجود دارد. قائلان به عدم جواز، استدلال مىكنند كه قرآن كريم تنها در مورد تقيه مسلمان از مشرك تصريح كرده و به قسم ديگر اشارهاى ندارد.
ولى علماى اماميه، قائل به جواز اين نوع از تقيه بوده و همان دو آيه ياد شده را دليل آوردهاند. درباره نحوه استدلال به اين دليل گفتنى است كه از نظر علماى علم اصول خصوصيت مورد، موجب تخصيص نمىشود. از نظر علماى علم تفسير نيز به عموميت لفظ استدلال مىشود، نه به خصوصيت نسبت.
در توضيح اين مطلب بايد پرسيد: آيا قرآن كريم در اين دو آيه حال مسلمان را مراعات نموده يا حال مشركان را؟
اگر در تقيه جايز، همان تقيه در برابر مشرك است، نه تقيه از مسلمان، و اگر حال مسلمان را در نظر گرفته پس تقيه براى حفظ جان مسلمان است. از نظر ما، تقيه در مقابل هر ظالمى جايز است; اگر چه آن ظالم، مسلمان باشد.
ظاهر قرآن كريم، معناى دوم را مىرساند; يعنى تقيه براى حفظ جان مسلمان در برابر خطر و نگهدارى او از دشمن است، و اين علت در تقيه مسلمان از مسلمان هم وجود دارد; همچنان كه در تقيه مسلمان از مشرك هم وجود دارد.
يكى از دانشمدان اهل سنت به اين مطلب اشاره كرده و نوشته است: حكم چهارم: ظاهر آيه دلالت دارد بر اينكه تقيه در برابر كفارى كه غالب هستند حلال مىباشد; ولى مذهب شافعى معتقد است كه اگر حالت بين مسلمان، همان حالت بين مسلمان و مشركان باشد، براى حفظ جان تقيه حلال مىشود . 1