83
مدرسۀ قوام در نجف
«مدرسه قوام» در محلۀ مِشراق نجف، جنب مدرسۀ مهديه (متعلق به شيخ مهدى كاشف الغطا) و پشت آرامگاه سيد بحرالعلوم و خاندانش كه در كنار مسجد و مقبرۀ شيخ طوسى قرار دارد، واقع شده است. تأسيس آن در مساحت 700 مترمربع، در سال 1300 قمرى به پايان رسيد. چون بناى مدرسه به شخصى به نام فتحعلى خان شيرازى معروف به «قوامالسلطنه» از رجال سياسى دورۀ قاجار منسوب مىباشد، به مدرسۀ قوام مشهور شده است و گاهى نيز به آن «مدرسه فتحيه» مىگويند.1 حجتالاسلام والمسلمين حاج شيخ عبدالخالق دشتى از علماى مورد احترام استان بوشهر و شهر گناوه كه در سالهاى 1332 تا 1338 شمسى به مدت شش سال در مدرسه قوام سكونت داشته، مىگويد:
در آن سالها توليت مدرسه بر عهده مرحوم شيخ عبدالحسين ذوالرياستين بود. او علاوه بر اين مدرسه، توليت مدرسۀ ميرزاى شيرازى را هم بر عهده داشت. به همين سبب به وى «ذوالرياستين» مىگفتند.
مدرسه قوام از دو قسمت بيرونى و اندرونى تشكيل شده است. هنگام ورود، در مرحلۀ نخست به قسمت بيرونى كه شبيه دالان است مىرسيم و با عبور در كوچكى كه در سمت چپ دالان قرار دارد، به قسمت اصلى و اندرونى مدرسه وارد مىشويم. اين قسمت شامل فضاى بزرگى است كه در چهار طرفش حجرههايى براى اسكان طلاب ساخته شده كه تعداد آنها به شصت حجره مىرسد و همچنين داراى دو طبقه، يك سرداب بزرگ و حياط سرپوشيده است.
اين مدرسه در گذشته فقط يك طبقه و بيست وشش حجره داشته و تنها در قسمت شمالى، طبقۀ دوم داشت كه در اين اواخر مخروبه شده و در شرف تخريب و تعطيلى بود، تا اينكه مرحوم حاج شيخ نصرالله خلخالى به تعمير و توسعۀ آن همت گمارد و مدتى توليت و مديريت آنجا را برعهده گرفت و حياتى دوباره به مدرسۀ قوام بخشيد.2
در اين مدرسه، شخصيتهاى بزرگ حوزوى كه به تقوا، زهد، عبادت، عرفان و جهاد و شهادت شهرت دارند، ساكن شدند؛ از آن جمله مىتوان به آيتالله سيدعلى قاضى، علامه امينى، آيتالله شهيد سيد اسدالله مدنى، شهيد نواب صفوى و آيتالله شيخ جواد تبريزى و ميرزا على توحيدى تبريزى صاحب «مصباح الفقاهه» و شيخ جعفر قوچانى و شيخ عباس دشتى و سيد محمدتقى بحرالعلوم اشاره كرد.3 آيتالله سيد محمد حسينى همدانى، صاحب تفسير «انوار درخشان در تفسير قرآن» مىگويد:
در سال 1347 قمرى كه من در مدرسۀ قوام نجف اشرف بودم، روزى سيد على قاضى به مدرسه آمد و از متصدى آن حجرهاى درخواست كرد و وى نيز با كمال احترام پذيرفته و حجرۀ كوچكى در طبقۀ فوقانى در اختيارش گذاشت. بعد معلوم شد كه قاضى حجره را به عنوان مكان خلوتى براى تهجد و عبادت مىخواستند؛ چون تصور مىكردند تهجد ايشان، شبهنگام در خانه، باعث مزاحمت براى بچهها مىشد.4
علامه امينى صاحب كتاب ارزشمند «الغدير» ، از جملۀ ساكنان اين مدرسه بود. اين عالم پرتلاش در يكى از حجرههاى مدرسه قوام كه محل استراحت و اسكانش بود، كتابخانۀ كوچكى تشكيل داد و بخشى از كتاب «الغدير» را در اين مكان شريف به رشتۀ تحقيق و تأليف درآورد.
شهيد نواب صفوى هم پس از مبارزه و ستيز با ايادى رژيم ستمشاهى، وقتى از ايران به نجف آمد و در همين مدرسه ساكن شد، كمكم با علامه امينى ارتباط برقرار كرد و بعد تحت تأثير شخصيت علمى و ويژگىهاى اخلاقى ايشان قرار گرفت و در نهايت از محضر علمى علامۀ امينى بهره برد و در رديف شاگردان ايشان درآمد.5
در اين مدرسه مرحوم شيخ مرتضى رشتى، از اساتيد مشهور فلسفه هم حجره داشت و براى طلاب درس هيئت، نجوم و فلسفه تدريس مىكرد؛ ولى با توجه به فضاى ضدفلسفى حوزۀ نجف چون چندان استقبالى از علوم وى نشد، نتوانست در نجف بماند و به تهران آمد و در مدرسه مروى به تدريس خود ادامه داد.6
مدرسه قوام محل تجمع طلاب و فضلاى حوزۀ علميۀ نجف، براى بحث و مذاكرۀ علمى بهشمار مىآمد. در اين مكان علمى، گاهى به مناسبتهاى مذهبى بهخصوص در ماههاى محرم و رمضان، جلساتى از سوى طلاب و فضلا برگزار شده و به شركتكنندگان، اطعام و افطارى و در دهۀ محرم صبحانه مىدادند كه همه در آشپزخانۀ خود مدرسه تهيه و پخته مىشد. همچنين در اين مراسم باشكوه، از منبرىهاى معروف نجف، مانند مرحوم شيخ محمدعلى واعظ خراسانى و شيخ عبدالعلى بحرينى (يكى فارس و ديگرى عرب) دعوت مىشد. واعظ خراسانى با سخنرانى منحصر به فردى كه در ميان علما و حتى مراجع شهرت و محبوبيت داشت، خطاب به حاضران نكات اخلاقى، علمى و اجتماعى مطرح مىكرد و همه از سخنانش استفاده مىكردند. در اين مراسم اغلب مراجع نجف مثل آيتالله سيد محمود شاهرودى و سيد ابراهيم استهباناتى شركت مىكردند.7 متأسفانه اين برنامهها در زمان رژيم بعثى عراق تعطيل شد و اكنون نيز به فراموشى سپرده شده است.8
طلاب و فضلايى كه از شهرها و كشورهاى ديگر وارد نجف مىشوند، چند روزى به عنوان مهمان در اين مدرسه اسكان داده مىشوند. در بهمن ماه 1388 كه از اين مدرسه بازديد كرديم، يكى از طلاب ساكن در مدرسه مىگفت: