68
توصيف عمومى حرم امام حسين
حسين (ع) شخصيتى يگانه و برجسته است و چنان بهرهاى از دانش دارد و چنان فداكارى بزرگى كرده است كه وى را در جايگاه پيامبران و در مرتبه فرستادگان خداوند نشانده است. او وارث پيامبران و سبط برگزيده برگزيدگان خداى جهانيان و سرور جوانان بهشت است. از اين روى هيچ شگفت نيست كه مردمان در بناى قبر او و آراستن اين مرقد مطهّر با برترين معمارى و بهترين تزئينها از هم پيشى گيرند؛ آنسان كه تاريخ گواهى مىدهد فرمانروايان و پادشاهان و صاحبان ثروت و هنر، ثروتهاى بسيارى بذل اين راه كردند و بر پاى اين بنا طلا و نقره ريختند و صاحبان هنر و چيرهدستان روزگار را، از بنّا و معمار گرفته تا نقّاش و آينهكار و كاشىكار، به كربلا آوردند تا همه آنچه از دانش و هنر و خبرگى در چنته دارند، به كار بندند. چنين شد كه هنرمندان هنرِ خويش را و ثروتمندان ثروتِ خويش را دريغ نداشتند و از رهگذر اين ايثار و همدلى، بنايى بلند افراشته شد كه پيكر سبط رسول خدا (ص) را در ميان گرفت؛ بنايى كه هوش هر بينندهاى را مىربايد و مهار از پندار و تخيل او مىگسلد.
جاى قبر حسين (ع) از آن روز كه وى در آن دفن شد، باغى از باغهاى بهشت است. امام سجّاد (ع) از عمّه خود زينب (س) و ايشان از جدّ خود رسول خدا (ص) نقل كرده كه فرموده است: «در اين سرزمين طف و بر قبر سرور شهيدان پرچمى مىافرازند كه درگذر روزگاران، نه نام آن از يادها مىرود و نه نشانش نابود شود» .
اينجاست كه سرگشته و دلداده، به تماشا مىايستد و جلوههاى هنر و زيبايى را در معمارى بديع، بناى استوار، آينهكارىهاى شگفت، چلچراغهاى زيبا و كتيبههاى گرانسنگ قرآنى كه بر در و ديوار حرم است نظاره مىكند. معماران و هنرمندان چيرهدست، اين همه هنرنمايى را در روزگارى به انجام رساندهاند كه بسيارى از ابزارهاى امروزين وجود نداشته و تنها از ابزارهاى ساده بهره مىگرفتند و با همين ابزار توانستند جلوههاى هنرى بديعى را پديد آورند كه به سان ستارگان آسمان، بدر مضجع امام شهيدان را در برگرفته است; چه شهيد خفته در آن مضجع، فراتر از همه اين جلوههاى مادى، و خود حجت خدا در زمين و احياگر آيين پيامبر برگزيده خدا با قيام و جهاد خويش است. به بركت همين مضجع است كه چنين جلوههاى هنرى بديع خلق شده و به مرتبهاى رسيده كه كمتر همانندى براى آن مىتوان يافت.
بناى بلند حرم امام حسين (ع) زيبايى و خيالانگيزى هنر اسلامى را به نمايش مىگذارد و از پيشرفت و شكوفايى تمدّن اسلامى و چيرگى مسلمانان در اين عرصه خبر مىدهد.
هنرمندان سازنده اين بنا توانستهاند آينهكارىهايى تحسين برانگيز، با مقرنصها و اشكال هندسى و فضايى ويژه بر ديوارها و سقفها پديد آورند; به گونهاى كه از هر زاويه نور را بازمىتاباند و يادآور اين حقيقت مىشود كه اينجا نورى خدايى جلوهگر است. اين جلوهها و ديگر هنرنمايىهايى كه در ساخت ضريح مطهّر و آراستن آن به قطعههاى طلا و نقره به چشم مىخورد، در كنار شمعدانها و چراغدانهاى زيبا و تاج و كُلهخودهاى مرصّع و جلدهاى نفيس قرآن و سرانجام ابزارهايى همانند دستههاى شمشير، سپرها، غلافها و ديگر نفايسى كه امروزه در گنجينه حرم نگهدارى مىشود، همه از دقّت و چيرهدستى آفرينندگانش خبر مىدهد. افزون بر اين، كف حرم با سنگهاى مرمرى فرش شده كه از خارج عراق آوردهاند. ديوارها نيز با همين سنگها تزئين شده و درخشش خيرهكنندهاى به وجود آورده است؛ به سان الماسى كه پرتوهاى نور را بازمىتاباند.
به هر روى، تاريخ طلاكارى، آينهكارى، خاتمكارى و به كارگرفتن طلا و نقره براى آذين كردن حرم و استفاده از چلچراغهاى زيباى شيشهاى، به دوران حكومت صفويان و به سال 914 هجرى بازمىگردد. تا پيش از آن، بناى حرم، بناى سادهاى بود از گچ و آجرهاى محلّى، امّا پس از آن، سنگهاى مرمر را از خارج عراق براى آراستن حرم وارد كردند.
ابنبطوطه جهانگرد نامور، يكى از كسانى است كه كربلا را در دوره قديمش زيارت كرده است. او در سفرنامه خود، در اين باره چنين مىنويسد:
سپس به كربلا، مرقد حسين بن على (ع) ، سفر كرديم. آنجا شهرى است كوچك كه باغهاى نخل، آن را در ميان گرفته و از فرات سيراب مىشود. روضه مقدّسه، در داخل شهر قرار دارد و در جوار آن، مدرسهاى بزرگ و زاويهاى1 مبارك است. آنجا به هر كس آمد و شد كند غذا دهند. بر در روضه، حاجىها و دربانان هستند و هيچ كس بدون اجازه آنها به بارگاه درنيايد. هركس به بارگاه درمىآيد، عتبه مبارك را كه از نقره است مىبوسد. بر بالاى ضريح، چراغدانهاى طلا و نقره و بر درها پردههاى حرير آويخته است. مردمان اين شهر دو طايفهاند: فرزندان زحيك و فرزندان فائز و ميان اين دو طايفه پيوسته جنگ و درگيرى است؛ هر چند هر دو طايفه از اماميهاند و تبارشان به يك پدر مىرسد. به سبب فتنه و جنگِ اين دو طايفه، از اين شهر دورى گزيدم.2
عباس مكّى، يكى ديگر از سياحان است كه حرم امام حسين (ع) را چنين وصف مىكند:
در حرم سرورم حسين (ع) چراغدانهايى خيره كننده از ورق مرصّع و گونههايى از جواهرهاى گرانبهاست كه با خراج يك شهر برابرى كند. اغلب اينها هداياى شاهان و فرمانروايان ايران است. بر فراز قسمت بالاى سر مبارك،