52اتفاق افتاد. ابتداى آتش از زاويۀ شمال غربى بود. يكى از خدمتكاران وارد خزانه شد و در دستش شمعدانى بود، آن را به محلى آويزان كرد، با سرعت آتش به سقف رسيد و پيوسته پيش ميرفت، با اينكه مردم بسيار كوشش در اطفاى حريق كردند. تمام سقف هاى مسجد سوخت و بعضى از پايهها خراب شد و گچهاى ديوار ريخت. هنوز مردم بهخواب نرفته بودند. سقف حجرۀ پيامبر نيز سوخت وهرچه باقيمانده بود روى زمين ريخت و همانطور ماند، فردا صبح كه جمعه بود، مردم محل نماز را تغيير دادند.»
«قرامطه نيز كعبه را ويران كردند و حجر الأسود را از آنجا برداشته، در مسجد كوفه نصب كردند.»
در تمام اين وقايع معجزهاى ظهور و بروز نكرد و فورى با قدرت غير عادى پيشگيرى نشد، ولى معمولاً در چنين وقايعى، آثار خشم خدا بر مخالفين دراين نواحى با فاصلۀ مختصرى آشكار گرديد؛ چنانچه در همين آتشسوزى خشم خدا بر اين گروه آشكارا ديده شد.
وقتى جريان آتشسوزى سامرا به سلطان حسين صفوى رسيد، دستور داد خرابيها را به خرج آن دولت، بسيار عالى ترميم كنند و چهار صندوق مجلّل بسازند و ضريحى مشبك چون آسمان كه زيبا و درخشان است، ساختند.»
***
ملا محمد باقر مجلسى يكى طلايه داران فرهنگ و انديشۀ شيعى در عصر طلايى صفوى است. آثار اجتماعى و فرهنگى بسيارِ علاّمه، او را به عنوان عالمى برجسته، نو آور و مبتكر، زبانزد همگان ساخته بود. از اين روى، وى به سال 1098 هجرى از سوى شاه سليمان به شيخ الاسلامى اصفهان برگزيده شد. وى اين منصب را تا مرگ شاه سليمان در اواخر سال 1105 بر عهده داشت. او، هم به «اصلاح اصحاب دولت» مىانديشيد و هم به «انس بيشتر مردم با آيين تشيع» . به قول ادوارد براون او مىدانست «براى دست يافتن به مردم بايد از زبان مردم سود جست و ساده نويسى كرد.»
مجلسى آثار بسيارى را به فارسى روان نوشت و برخى از آثار كهن را به فارسى ترجمه كرد. همچنين در رواج زبان پرسشگرى نيز سهم داشت و كتابهاى كوچك و بزرگى به نام پرسش و پاسخ نگاشت. مجموعه تلاش او در جهت آشنايى مردم با اسلام و ترويج مذهب بود؛ حركتى كه بر اعتقادات عامۀ مردم افزود و شناخت دينى آنان را عمق بخشيد. مجلسى در سنه 1111 قمرى در سلطنت سلطان حسين وفات كرد.