151شهر بغداد را ترك گفته نخست در جايگاهى بركنار نهر دجيل منزل كردم. دجيل از شعب رودخانۀ دجله است كه آبادىهاى بسيارى را سيراب مىگرداند. پس از دو روز به قريۀ بزرگى به نام «حربه» كه جاى پر نعمت و وسيعى بود رسيدم و سپس در محلى نزديك قلعۀ معشوق در ساحل دجله منزل كردم. شهر «سرّ مَن رآى» در جانب شرقى اين قلعه واقع شده است و آن را «سامرّا» مىنامند و مىگويند اسم آن «سامراه» است كه به فارسى «راه سام» باشد. شهر سرّ من رآى، جز يك قسمت كوچكى از آن، كه به حالت ويرانه است، هواى آن خوب و معتدل ميباشد و با همۀ خرابى و ويرانى كه در آن راه يافته، هنوز زيبا مىنمايد. در اين شهر نيز مانند حله زيارتگاهى به نام «صاحب الزمان» وجود دارد.
از آنجا يك منزل راه رفته به تكريت رسيدم كه شهرى است بزرگ و وسيع با بازارهاى خوب و مساجد متعدد و مردم آن به حسن اخلاق موصوف مىباشند.
رودخانۀ دجله در جهت شمالى اين شهر جريان دارد و در كنار آن رودخانه، قلعۀ محكمى واقع شده است. 1
موصل
موصل شهرى قديمى و پرنعمت است و قلعۀ مشهور بسيار استوارى دارد كه به نام «الحدباء» خوانده مىشود. برج و باروى شهر هم مستحكم است و خانههاى سلطنتى با باروى شهر پيوسته، از اين خانهها تا خود شهر خيابان پهناورى وجود دارد كه امتداد آن از بالا تا پايين شهر كشيده شده است. شهر موصل دو باروى محكم با برجهاى متعدد و نزديك به هم دارد. در اندرون بارو دور تا دور آن اتاقهاى چند طبقه تعبيه شده و پهناى ديوار بارو چندان است كه بناى اين اتاقها را ميسر ساخته است و من در ميان باروهايى كه ديدهام، جز در دهلى، پايتخت هندوستان نظير آن را نيافتهام.
موصل حومۀ وسيعى با مسجدها و گرمابهها و مسافرخانهها و بازارها دارد كه مسجد جامعى نيز در آن واقع شده است. اين مسجد برساحل رودخانۀ دجله قرار دارد و گرداگرد آن را پنجرههاى مشبك آهنى فرا گرفته و در كنار آن مصطبههايى با نهايت زيبايى و استحكام مشرف بر دجله ساخته