115را به كاخ گلستان دعوت كرد. مرحوم برغانى در حضور شاه به درخواست خويش با دليل و برهان تأكيد كرد. در پى اين ماجرا، فتحعلى شاه دستور تبعيد او به عراق را صادر كرد.
برغانى دركنار آن، رهبرى مبارزه با فرقههاى انحرافى مانند شيخيه را بر عهده داشت و افكار وانديشههاى انحرافى اين گروه را براى مردم آشكار ساخت. ميرزاى شيرازى بزرگ، اشرف الدين قزوينى (معروف به نسيم شمال) ، ميرزا كوچك خان جنگلى و سيد جمال الدين اسد آبادى از جمله شاگردان وى به شمار مىآيند.
از وى آثارى در فقه، اصول، تفسير، اخلاق و مواعظ به يادگار مانده است.
سرانجام وى غروب جمعۀ 27 جمادى الثانى 1271 در زيارت حرم سيد الشهدا و عبادت و عرض نياز به درگاه خدا، چشم از جهان فرو بست. طبق وصيتش در رواق غربى بالا سر حرم، متصل به ديوار، كنار پنجرۀ بالاسر به خاك سپرده شد. مقبرهاش بقعۀ مخصوص دارد. 1
شيخ محمد حسن حائرى (صاحب فصول)
محمد حسين فرزند حاجى محمد رحيم بيك استاجلويى، در آخر سدۀ دوازدهم هجرى، در ايوان كيف از توابع سمنان ديده به جهان گشود. پدرش از بزرگان ايل و طايفۀ استاجلو بود. او مقدمات را در تهران آموخت. بعد به نجف هجرت كرد و در آنجا از محضر برادرش شيخ محمد تقى ايوانكيفى (صاحب هدايۀ المسترشدين) بهرۀ فراوان برد. در سال 1216ق. كه وهابيان به شهر نجف حملهور شدند و به قتل و غارت مردم پرداختند، او به همراه استاد و برادرش به اصفهان آمد و پس از اندكى كه اين غائله خوابيد بار ديگر به عراق رفت و اين بار در حوزۀ كربلا ساكن شد و به تدريس، تعليم و تأليف پرداخت و در ادامه، مرجعيت و رهبرى حوزۀ كربلا را به دست گرفت. 2
آقا بزرگ تهرانى در توصيف شخصيت و فعاليتهاى علمى و اجتماعى او مىنويسد:
«دانشمند فاضل و محقق بزرگ كه در دانش اصول به عنوان مؤسس از او ياد مىشود، بىترديد از برگزيدگانِ عالمان روزگارش به شمار مىرود. شاگردان زيادى از فقيهان و