67اين پيوند بومى و سنتى در دهههاى اخير كمرنگ شده است. عدهاى از شيعيان كرد تحت عنوان «فيلى» در اطراف خانقين ساكناند. برخوردهاى تبعيضآميز و فشارهاى سياسى و خشن حكومت مركزى بر ضدّ كردها موجب شده كه گرايشهاى قبيلهاى صبغه سياسى و طبقاتى بيابد. عامل جغرافيا نيز به اين پديده كمك مىكند؛ زيرا كردهاى شمال و شمال شرق به حزب دمكرات شمال عراق وابستهاند امّا اهالى كركوك تا خانقين به اتحاديههاى ميهنى كردستان پيوستهاند. معمولاً كردها به دليل تداوم فرهنگ سياسى و قبيلهاى نتوانستهاند به تأسيس يك نظام سياسى در قلمرو خود دست يابند. حكومت مركزى عراق با قوميت گرايى عربى و استعمارگران با نقشههاى خويش زمينه ساز تشديد چنين بحرانى گرديدهاند. اگر چه انگلستان، شيخ محمود، از قبيلۀ برزنج را به رهبرى كردها رسانيد و شيوخ رقيب موقعيت سياسى وى را پذيرفتند امّا گسترش نفوذ وى در مناطق كرد نشين موجب گرديد كه با اقتدار سياسى به دست آمده به مخالفت با استعمار بريتانيا برخيزد و اعلام استقلال كند كه تلاش مذكور توسط بريتانيا سركوب و نامبرده به هند تبعيد گرديد. پس از شيخ محمود، شيخ احمد بارزانى رهبرى مقاومت قومى در كردستان عراق را عهده دار شد كه به دليل خواستههاى سياسى و نظريات فقهى شديد كه با مقاصد انگلستان در تعارض بود، زمينه براى دستگيرى وى در سليمانيه فراهم آمد و با حذف وى، برادر جوانش ملا مصطفى بارزانى رهبر كردهاى عراق شد. پس از فوت ملا مصطفى در واشنگتن از سال 1979 م. دو گروه عمده تحت رهبرى مسعود بارزانى و جلال بارزانى سازماندهى شدند و حزب دمكرات كردستان به رهبرى مسعود و اتحاديه ميهنى كردستان به رهبرى جلال طالبانى فرماندهى مبارزات كردستان عراق را به عهده گرفتند. اين انشعاب برخوردهاى سيتزه جويانه، نزاعهاى خونين و سنگينى را با هزينههاى بسيار بر مردم كرد عراق تحميل كرد و اين واقعيت را به اثبات رساند كه مبناى قومى نمىتواند پايه مناسبى براى تشكيل دولت ملّى شود.
يورش عراق به كويت در سال 1369ه . ش. و حملات ائتلاف بينالمللى به عراق پس از عقب نشينى از اشغال كويت زمينهاى را براى اعتراض كردها و تحقق دولت محلى كردستان فراهم كرد امّا اين خواسته با تحمل هزينههايى گزاف به شدت سركوب گرديد زيرا نيروهاى عراقى 2 ميليون كرد را آواره كردند كه 1/5 ميليون نفر آنها به ايران پناه