27اين خصيصۀ عشق است... و صد البتّه كه همۀ اينها در راهِ «دوستى» روا و شيرين؛ و هر چه از دوست رسد، نيكوست.
نتيجۀ محبّت و دوست داشتن ائمه عليهم السلام
بعضى از شيعيان، به حضور ائمه اطهار عليهم السلام مىرسيدند و ابراز مىكردند: ما، شما اهلبيت را دوست مىداريم و آنان در پاسخ مىفرمودند:
«مَنْ أَحَبَّنَا أَهْلَ الْبَيْتِ فَلْيُعدَّ لِلْفَقْرِ [ أَوْ لِلْبَلاٰءِ ]جِلْبٰاباً». 1«كسىكه ما اهل بيت را دوست دارد؛ آمادۀ سختى باشد و تنپوشى از فقر و محروميّت براى خود آماده سازد.»
و در فرهنگ والاى تشيّع، معشوقهاى برين، خدا و رسولاند و ائمۀ اطهار عليهم السلام ، و نيز صديقين، شيهدان و پاكمردانى هستند كه در راهِ احياى مكتب، جان در طبق اخلاص نهادند و لايق محبت شدند و دين هم بر پايۀ محبت مىچرخد اساساً به تعبير زيباى امام صادق(ع) : «هَلِ الدِّينُ إِلاَّ الْحُبُّ»؛ 2 «آيا دين، چيزى جز محبّت است؟»
آرى، «محبّت» پشتوانۀ «زيارت»است وآنكه عشق وشوق دارد، بهزيارت مىرود.
زيارت، زبانِ علاقه و ترجمان وابستگىِ قلبى و نمودى از احساسِ درونى و نشانى از محبّت و دليلى بر عشق و علامتى از تعلّق خاطر است.
فيض حضور
اگر در مدار عشق قرار گرفتى و در قلمرو محبتِ اللّٰه و اولياى او وارد شدى، اين محبت چارهساز است. مگر مىشود انسانى خدا را دوست بدارد؛ ولى خداوند سبحان او را دوست ندارد؟ مگر مىشود كسى شيفتۀ پيامبر شود؛ ولى پيامبر نسبت به وى بىتوجه