90«إفك»، عداوت ديرينۀ سعد بن معاذ با سعد بن عباده به صورت روشن منعكس شده است، چندان كه در آن ماجرا نزديك بود دو قبيله خون يكديگر را بريزند.
پيامبرصلَّى اللّٰه عليه و آله و سلَّم فرمود: اى مسلمانان، چه كسى مرا دربارۀ مردى كه اهل بيت مرا اذيت كرده، معذور مىشمارد؟
در اين هنگام سعد بن معاذ رييس اوسيان برخاست و گفت: اى پيامبر خدا، هرگاه اين فرد از قبيلۀ اوس باشد من تو را معذور مىشمارم و گردن او را مىزنم و اگر از برادران خزرج باشد، امر بفرماييد دربارۀ او نيز همين كار را انجام دهم.
در اين هنگام سعد بن عباده كه رييس خزرجيان بود، از روى تعصّب، رو به سعد بن معاذ كرد و گفت: سوگند به خدا تو نمىتوانى فردى از خزرجيان را بكشى و چنين توانى در تونيست.
در اين هنگام اسيد بن حضير، پسر عموى سعد بن معاذ، كه هر دو اوسى بودند، برخاست و به سعد بن عباده