40برشمرد؛ چنان كه عمران بن حطان، شاعر گروه صفريه از خوارج، در مدح ابن ملجم اين گونه سروده است:
به ياد ضربت آن فرد پرهيزگارى كه غرضى جز اخذ پاداش از صاحب عرش در آن نبود...»
آيا شايسته است جناب مترجم كه ادعاى محبت و دوستى با اهل بيت دارد، بر كتاب چنين فردى كه در باطن ناصبى است، اعتماد كند؟!
ج) استاد جناب عالى، شيخ صالح، در همين كتاب كه شما آن را به فارسى برگرداندهايد، اصرار مىورزد كه نبايد به نقل ناقلان، قبل از بررسى سند اعتماد جست. آيا سند هر دو گفتار را در آن كتاب بررسى كردهايد و مىدانيد كه برخى از راويان مجهول و ناشناخته هستند و برخى ديگر كه شناخته شدهاند، قابل اعتماد نمىباشند؟ مانند:
حجاج بن دينار؛ كه برخى وى را توثيق كردهاند، ليكن ابوحاتم، رجالى معروف مىنويسد: لا يُحتجّ؛ به سخن او نمىتوان اعتماد كرد.