28فرزندانى دارم و قادر نيستم تا اينجا بمانم يا اينكه هر روز به اينجا بيايم، او را بدهيد تا با خود به خانهام ببرم. در ضمن بايد هزينه نگهدارى او را هم به من بپردازيد».
آسيه پذيرفت و اينگونه وعده خداوند كه گفت او را به تو بازمىگردانم محقق گرديد: «ما او را به مادرش بازگردانديم تا چشمش روشن شود و غمگين نباشد و بداند كه وعده الهى حق است ولى بيشتر آنان نمىدانند». 1
موسى(ع) تنها سه روز از مادرش دور بود و دوباره به سوى او بازگشت. فرعون نيز، به دليل خواست همسرش موسى را به فرزندى پذيرفت. هنگامى كه موسى بزرگتر شد، مادر موسى(ع) به قصر آمده و موسى را به او داد و بدين ترتيب موسى(ع) دوران پس از شيرخوارگى را نزد آسيه و فرعون سپرى كرد.
روزى فرعون، موسى(ع) را در آغوش گرفته بود كه ناگهان موسى، ريش او را گرفت و كشيد. فرعون عصبانى شده و گفت: «من بايد اين كودك را بكشم، او همان نابودكننده فرعونيان است».
آسيه با سرعت به طرف فرعون آمد، كودك را از آغوش او بيرون كشيد - و البته عنايت و اراده خدا آن بود كه كودك را تحت حمايت خود بگيرد - و گفت: «او را نكش، او كودك است، نمىداند چه