77به فرزندان اقصى بن حارثه هم خزاعه مىگويند، زيرا در زمانى كه از يمن بيرون رفتند و در سرزمينهاى مختلف پراكنده شدند، از فرزندان مازن بن ازد جدا گشتند. در ميان خزاعهاىها، طوايف بسيارى وجود دارد.
محمد بن عبدة بن سليمان نسب شناس مىگويد: خزاعهاىها به چهار تيره تقسيم شدند؛ تيرۀ نخست، زادگان ربيعة بن حارثة بن عمرو بن عامر هستند كه خاندان جفنه به شمار مىروند كه به آنها جفينة هم مىگويند و از تيره غسان در شام مىباشند. تيرۀ دوم، زادگان اسلم بن اقصى و تيرۀ سوم، زادگان ملكان و تيرۀ چهارم زادگان مالك بن قصى بن حارثه بن عمرو بن عامر مىباشند. وى در ادامه مىگويد: از اين جهت به آنها خزاعه مىگويند كه از تيرۀ اصلى «ازد» جدا شده و فاصله گرفتند و انخزاع به معناى طفره رفتن، شانه خالى كردن و عقب ماندن [ از گروه ديگر] است. آنها در مرّ الظهران، در اطراف حرم [ مكه] اقامت گزيدند و مدتى نيز پردهدارى كعبه را برعهده داشتند و آن چه را كه از ابوعبيده و ابنكلبى نقل كرديم، ابن عبدالبرّ در كتاب خود راجع به انساب دربارۀ ايشان نقل كرده است.
چنان كه گفتيم، ابوعبيده و ابنهشام بر اين باورند كه خزاعهاىها بنا به قولى، از قحطان و از فرزندان حارثة بن عمرو بن عامر هستند. اين گفته با مطلبى كه سهيلى در «الروض الانف» 1 ذكر كرده، تعارض دارد. سهيلى در چند جاى كتاب خود به اين مضمون اشاره كرده كه خزاعهاىها از فرزندان حارثة بن ثعلبة بن عامر هستند. وى مىگويد: طايفه اسلم از برادر خزاعه يعنى فرزندان حارثة بن ثعلبة بن عمرو بن عامر، هستند.
سهيلى اين سخن را براى استدلال به اين كه قحطان از عدنان مىباشد، آورده است؛ مبناى اين استدلال، سخن [ پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله ] است. آن حضرت اين سخن را به گروهى از طايفه اسلم بن أقصى كه در حال تيراندازى ديده بود، فرمود. سهيلى همچنين