57
وعذير الحيّ من عدوان
اين ابيات در ضمن قصيدهاى از وى آمده است. گفتنى است كه افاضه و كوچ از مزدلفه در اختيار خاندان عدوان بوده و بنا به گفتۀ زياد بن عبداللّٰه، به نقل از محمد بن اسحاق، از نسلى به نسل بعد رسيده است و آخرين آنان كه همزمان با طلوع اسلام بوده، ابو سياره عميلة بن اعزل بوده كه شاعر عرب دربارهاش مىگويد:
نحن دفعنا عن أبىسياره
ابوسياره مردم را همچنان كه سوار بر الاغ بود، روان مىساخت، لذا در شعر (مصرع سوم)، «سالماً حماره» آمده است.
زبير بن بكار نيز، خبر اجازۀ كوچ مردم را از مزدلفه آورده و به مطالبى اشاره دارد كه ابناسحاق آنها را ذكر نكرده است و لذا به بيان خبر او نيز مىپردازيم. او پس از ذكر خبر مربوط به اجازه كوچ از عرفه، به نقل از ابوعبيده مىگويد:
دومين كار، آوردن مردم به منى بود كه خاندان زيد بن عدوان بن عمرو بن قيس بن غيلان عهدهدار اين كار بودند و آخرين ايشان ابوسياره عميلة بن اعزل بن خالد بن سعد حارث بود كه وقتى مىخواست صبح روز موعود به مردم اجازۀ رفتن دهد، مىگفت:
مهلاً صاحب الأتون الجلْعد
أاللهُمّ أكف أباسيارة الحسد
آن گاه مردم را به حركت در مىآورد. شاعرى گفته است:
نحن دفعنا عن أبىسياره
وعن مواليه بنىفزاره