44بازداشته و يا بر سختى و تنگى معيشت در آنجا، براى رضاى خدا شكيبايى به خرج دادهاند.
فاكهى مىگويد: عبداللّٰه بن عمران المخزومى، از سعيد بن سالم از عثمان؛ يعنى ابن ساج ، از محمد بن اسحاق و نيز عبد الملك بن محمد؛ از زياد بن عبداللّٰه بكايى، از على بن اسحاق كه در نقل خبر آنها اندكى تفاوت وجود دارد، نقل كرده كه بنىاسماعيل و عمالقه از ساكنان مكه بودند، كه اين سرزمين برايشان تنگ گرديد و از اينرو در اطراف پراكنده شدند و در همهجا پاى نهادند و نسل اندر نسل، به دنبال كار و روزى خويش رفتند و دين ديگرى جز آيين اسماعيل، براى خود برگزيدند و به پرستش بتها روى آوردند. چنين گمان مىرود كه پرستش بتها يا سنگها نخستين بار در خاندان اسماعيل صورت گرفته است؛ زيرا هركس كه بهدليل جستجوى ديار تازه و فراخى محلّ زندگى، از مكه بيرون مىشد و به سرزمينهاى ديگر قدم مىگذاشت، براى حفظ حرمت مكه و كعبه و احترام آن، سنگى از آن را با خود همراه مىبرد و به هرجا كه مىرسيد آن سنگ را در جايى مىگذاشت و به گرد آن، همچون كعبه به طواف مىپرداخت.
و اين كار آن چنان عادت و طبيعت آنها شد كه از هر سنگى خوششان مىآمد آن را مىپرستيدند. اين كار را آنچنان پسنديدند كه به تدريج نسلهاى بعدى فراموش كردند كه سنگ نخستين را از كجا و براى چه با خود آورده بودند و بدين گونه بود كه دين ديگرى، جز دين ابراهيم خليل عليه السلام برگزيدند و به بت پرستى رو آوردند و به همان گمراهى كه امتهاى قبلى دچار شده بودند، گرفتار شدند. و به آنچه قوم نوح مىپرستيدند و از ايشان به ارث مانده بود، گرايش پيدا كردند و از آن ميان به برخى از آنچه در زمان ابراهيم و اسماعيل رايج بود، از جمله احترام و تكريم كعبه و طواف به گرد آن و حج و وقوف در عرفات و مزدلفه و ذبح قربانى و هلال حج و عمره، البته با دخل و تصرّفهايى كه از جانب خود در آنها اعمال كردند، پاىبند ماندند.
نخستين كسى كه دين حضرت اسماعيل عليه السلام را تغيير داد و بتها را برافراشت و گوش شتران را شكافت و ماده شترى را پس از زاييدن ده بچۀ ماده، آزاد مىكرد وشتر