106قريش نمىگوييم و كسى را جز آنها، بدين نام نمىشناسيم. 1ابنهشام در سيره، اين دو قول را يادآور شده و آورده است: نضر، قريش است و هر كس از فرزندان او باشد، قريشى است و هر كس زاده او نباشد قريشى نيست. 2 گفته مىشود كه فهر بن مالك قريشى است و هر كس از فرزندان او باشد، قريشى است و هر كسى زادۀ او نباشد، قريشى نيست. 3 در سخن ابنهشام، نشانى از ترجيح يكى از اين دو قول وجود ندارد، ولى از سخن زبير، ترجيح اين قول كه قريش، فرزندان فهر بن مالك هستند، برداشت مىشود. سخن نووى نيز حكايت از ترجيح اين قول دارد كه قريش از فرزندان نضر هستند و گفته شده اولين كسى كه به او قريشى گفتند، قصى بن كلاب بود، زيرا فاكهى در روايتى كه سند آن به خودش مىرسد، آورده است: عبدالملك بن مروان در اين باره از محمد بن جبير پرسيد، وى در جواب گفت: علت آن، تجمع [ تقرّش] آنها در حرم بود. عبدالملك به او گفت: چنين چيزى را نشنيده بودم، ولى شنيدهام كه به قصى بن كلاب، قريشى مىگفتند و قبل از او كسى را قريشى نمىناميدند. اين كلام را فاكهى از ابىسلمه، از عبدالرحمن بن عوف، از دو طريق نقل مىكند. فاكهى مطلبى خلاف اين نيز دارد، آن جا كه مىگويد: ابوبكر بن عبداللّٰه و ابنابىجهم گفتهاند: نضر بن كنانه را قريشى مىگفتند.
و سهيلى نيز مطلبى نقل كرد كه حاكى از آن است كه قريش پيش از تولّد قصى، بدين نام (يعنى قريش) ناميده مىشدند، زيرا يادآور كعب بن لؤىّ گفته است:
«اذا قريشٌ تُبَغِّى الحقَّ خُذلاناً» 4
همچنين ابوالخطّاب در وجه تسميه قريش و اين كه نخستين بار چه كسانى بدين عنوان ناميده شدند، بيست قول بيان كرده و اين مطلب را قطب حلبى از ابن دحيه نقل