43مسائلى كه بررسى مىكند، بدون تعصب و جمود مطرح مىسازد.
كاملاً روشن است كه «شفاء الغرام» حاصل مطالعات وسيع مؤلف بوده و خوانندۀ اين كتاب با مجموعۀ ارزشمندى از منابع و مراجع قديمى روبهرو مىشود كه نويسندۀ كتاب براى گردآورى كتاب خود، همۀ آنها را به دقت مورد مطالعه قرار داده و در سطر به سطر كتاب خود، به آنها اشاره كرده و از دهها كتاب خطّى - كه از آنها مطلب نقل كرده - نام برده است و بسيارى از آنها را با اعتماد به حافظان و محدثان، مورد استفاده قرار داده و برخى را نيز به شيوۀ مؤلفان كتب رجالى، جرح و تعديل كرده است.
هر چند او بيشتر بر دو كتاب اخبار مكۀ ازرقى و فاكهى تكيه كرده، ولى از چندين منبع ديگر نيز كه همچنان در شمار «گم شدهها» هستند، استفاده و نقل قول كرده است.
او تنها به نقل روايت پيشينيان و ايجاد ارتباط و هماهنگى ميان آن روايات بسنده نمىكند و اطلاعات و دادههاى فراوانى از وقايع معاصر خود را نيز - كه عمدتاً متكى به مشاهدات شخصى اوست - به ويژه دربارۀ اخبار كارگزاران مكه و مناسبتها و مراسم حج در اواخر قرن هشتم و اوايل قرن نهم هجرى بدانها مىافزايد و در اين راستا، گاه به نوشتههاى خصوصى برخى عالمان اشاره مىكند كه به عنوان يادداشتِ حوادثِ برجستهاى كه در مكۀ معظمه اتفاق افتاده است، در اختيارش قرار گرفته و از آنها نقل كرده است و بدين ترتيب، منبع نادرى را به منابع تاريخى مىافزايد كه به دشوارى مىتوان از آنها در منابع ديگر سراغ گرفت؛ به علاوه او مثلاً در «پيش از ظهر روز جمعه دوازدهم ربيعالآخر سال هشتصد و چهارده» به اندازه گيرى (ابعاد مختلف) كعبۀ معظمه پرداخته و اندازهگيرىهايى را كه پيش از وى انجام شده است، مورد تجزيه و تحليل و بررسى قرار مىدهد.
صداقت و دقتى كه نويسنده در نقل مطالب از منابع اصلى به خرج مىدهد، سزاوار ارج و ستايش است. او حتى از بيان اين كه گاه از نسخههاى ناقص و معيوب برخى كتابها استفاده كرده است، ابايى ندارد؛ از جمله استفادۀ وى از نسخهاى از كتاب «المشترك وضعاً والمفترق صقعا» از «ياقوت حموى» كه آن را «مختصر معجمالبلدان»