55روش ياقوت در نقل مطالب از عرام با روش بكرى متفاوت است.بكرى درباره يك منطقه غالبا نص طويلى را كه شامل اماكن بسيار است نقل مىكند ولى ياقوت اغلب مطالب كوتاهى كه هر يك راجع به يك مقال است مىآورد يا مثلا اگر نصّى شامل بيش از يك مكان باشد آن را در جاهاى مختلف بر حسب موقع نقل مىنمايد.
ابو عبيد الله عمرو بن بشر السّكونى
گفتيم كه بكرى از طريق ابو الاشعث و سكونى،بر كتاب عرّام تكيه دارد.جز اينكه بكرى از سكونى معلومات ارزشمند ديگرى هم مىگيرد كه در كتاب عرّام نيامده و كسى نيز آنها را به عرّام نسبت نداده است؛از آن جمله است:
1-ضريّه: 1شرح مفصلى است كه در آن تاريخ منطقه است در اسلام و تحولاتى كه در آنجا در امور آبيارى و كشاورزى و دعاوى ملكى و نيز ذكر اماكن و واديها و جبال و چشمهها و آبها و معادن به گونهاى كه مىتوان نقشۀ روشنى از آن تهيه كرد.
بكرى به صراحت و وضوح نگفته است كه معلومات خود را از چه منبعى بر گرفته ولى او از سكونى در چند موضع از بحث خود،ياد مىكند.يكى در سخن از وادى ذو عثث كه مىگويد اين وادى به وادى مرعى مىريزد و سكونى مىگويد كه مرعى به ميم و من مىپندارم ثرعى به ثاء مضموم باشد زيرا من محلّى را به نام مرعى نمىشناسم(ص 871)همچنين هنگام سخن از امرات مىگويد:سكونى مىگويد«تا ابرق الدءاث ذو الأمرات است»(ص 876) از اين دو اشارت معلوم مىشود كه از سكونى بهره گرفته است.
از مواردى كه تأييد مىكند كه بكرى در باب ضريه از سكونى اخذ كرده است:سخن اوست هنگام ذكر الحسلات كه مىگويد:«تپههايى است در ضريه و در آنجا آبى است موسوم به حسله،در كتاب سكونى چنين آمده است»(ص 446)حسلات و حسله در فصلى كه راجع به ضريه است مكتوب است(به ص 870 بنگريد).
همچنين هنگام بحث از حلّيت گويد:آن در ضريه است؛زيرا سكونى گويد كه:«حليت كوهى است در ضريه»(ص 462)عين اين عبارت در فصلى كه در باب ضريه نوشته آمده