325چيزى مقرر دارند كه هر سال به آنها داده شود.به گونهاى كه هزينه آن سال را كفايت كند.و آنها را به شرف العطاء ملحق ساخت. 1
در زمان هارون الرشيد به مردم مدينه در يك سال سه عطا داده شد.مصعب بن عبد اللّه زبيرى گويد:در آن سال كه به مدينة الرسول آمد و پسرانش محمد امين و عبد اللّه مأمون هم با او بودند.مردم را سه عطا داد.در آن سال ميان مردان و زنان مالى تقسيم كرد كه مقدار آن هزار هزار و پنجاه هزار دينار بود.و هم در آن سال براى پانصد تن از وجهاى موالى مدينه مقررى معين كرد و بعضى را مقررى شرف تعيين نمود كه از آن جمله بود يحيى بن مسكين و ابن عثمان و مفراق مولاى بنى تميم. 2
جهشيارى گويد:رشيد حج به جاى آورد.يحيى و فضل و جعفر هم با او بودند.چون به مدينه وارد شد،با يحيى به مجلس نشست و دست عطا گشود.سپس محمد امين با فضل بن يحيى به مجلس نشست و مردم را عطا داد و پس از او عبد اللّه مأمون با جعفر به مجلس نشست و مردم را عطا داد.مردم مدينه آن سال را سال«سه عطا»ناميدند و هرگز چنان عطايى كه در ايام برمكيان ديدند در هيچ زمانى نديدند. 3
مصعب زبيرى گويد:ابو بكر بن عبد اللّه بن مصعب از اشراف قريش و وجهاى ايشان بود.هارون الرشيد او را امارت مدينه داد.او دوازده سال و سه ماه و يازده روز بر سر كار بود.
هارون او را عزيز مىداشت.به دست او نيمى از عطا و جامه و بخششى در سال 181 ه.به مردم مدينه رسانيد و در سال 186 ه.سه عطا و جامههاى فاخر داد.
نيز گويد كه عمران بن محمد گفت:ابو بكر بن عبد اللّه مرا فرستاد كه سه عطا بستانم.
آنها در بيت المال هارون الرشيد در خانه عايشۀ صغرى فرود آمده بودند.من از آنجا سه عطا گرفتم كه مبلغ آن هزار هزار و دويست هزار دينار بود.هر عطا چهارصد هزار دينار و در سال 188 ه.نصف عطا و جامه و بخششى بزرگ داده شد. 4
زبير بن بكّار از يونس خياط روايت كند كه مغيرة بن خبيب براى يونس بن عبد اللّه بن سالم پنجاه دينار عطا در سال معين كرده بود.چون در زمان رشيد آن سه عطا به دست بكار