317
عطا در عصر عمر بن عبد العزيز
در باب عطا در عصر عمر بن عبد العزيز نسبتا آگاهى فراوان داريم.زيرا عمر بن عبد العزيز مردى پرهيزگار بود و سالهاى دراز هم امارت مدينه داشت سپس به خلافت رسيد و اصلاحات او در دواوين و نظامات عطا موجب خشنودى مورّخان شده است.
آنچه از اعمال عمر بن عبد العزيز روايت شده نسبتا اندك است،آن هم در قضاياى فرعى است؛يعنى به آن اندازه نيست كه بتوان از روى آنها به بيان ارزش اصلاحات اين خليفه پرداخت ولى مىتوان از مجموع آنها به يك خط اصلى و يك نتيجه كلى رسيد.و آن خط اصلى و نتيجۀ كلى اين است كه اصلاحات او اساس نظامات گذشته را واژگون نساخت و هرگز طرحى نو در اين راه نينداخت.بلكه به بعضى تعديلات پرداخت و فرمان داد كه هر چه از قاعدۀ خود خارج شده يا دستخوش اهمال گرديده است،از نو به قاعده اول بازآيد.همچنين از نوشتهها برمىآيد كه اصلاحات او مورد تأييد مردم بوده است.البته اين كه مىگوييم سخن تأييد آميز چند نفر معدود است و نمىدانيم كه آيا شامل همه مردم هم بوده است يا نه.يعنى ممكن است مورّخان موارد رضايت را نقل كردهاند و از ذكر موارد عدم رضايت غفلت ورزيده باشند.همچنين براى ما روشن نكردهاند كه وضع اقتصادى و مالى دولت چگونه بوده است و اموال چگونه و به چه مقدار مىرسيده و تا چه مقدار و يا تا چه حد در اصلاحات او به كار مىرفته و اثر آنها در اوضاع عمومى اقتصادى تا چه اندازه بوده است.
همه همّ عمر بن عبد العزيز آن بود كه اگر بتواند در تنظيم ديوان عطا به همان راهى برود كه عمر بن خطاب رفته بود ولى براى او پيروى از آن سنت ديرينه جزء به جزء ميسر نبود؛زيرا از آن زمان سالها گذشته بود و اوضاع و احوال جامعۀ اسلامى تغيير كرده بود.با اين همه مىتوان گفت كه اصلاحات عمر بن عبد العزيز،محافظهكارانه و روى درگذشته داشته است.
آنچه را در منابع ما از اعمال او در باب عطا آمده است،مىتوان چنين شماره كرد:
1-قسم يا نصيب؛از روايات چنين برمىآيد كه عمر بن عبد العزيز مالى را در ميان مردم بطور تساوى تقسيم مىكرد و آن را«قسم»مىناميد. 1در باب مقدار آن روايتى است كه واقدى از عم خود هيثم بن واقد نقل مىكند كه من در سال 99 متولد شده بودم،عمر بن