299آنجا را از او بستدند و امروز در دست آنهاست.
سمهودى پس از نقل سخن هجرى مىافزايد كه گويى از چشمههايى كه عثمان در آنجا برآورده و اسدى از آنها ياد كرده،بىخبر بوده است.
در روايات ديگرى آمده است كه عثمان در مراتع قرق شده افزود.ابو مخنف گويد:آنان كه بر ضد عثمان بشوريدند يكى از چيزهايى را كه بر او عيب مىگرفتند افزودن او بر اينگونه مراتع بود.مىگفتند كه اين كار چرا كردى؟مىگفت عمر پيش از من مراتعى براى شتران صدقه معين كرده بود.در زمان خلافت من بر شمار شتران افزوده شده پس نياز به چراگاه بيشترى است. 1
در كتب آمده است كه عثمان مراتع قرق شده را توسعه داد.هجرى مىگويد:مرتع ضريّه شش ميل در شش ميل بود،در زمان عمر و در اوايل خلافت عثمان.ولى بر شمار ستوران افزوده گرديد و به چهل هزار رسيد و جاى براى آنها در مرتع تنگ شد.عثمان براى چريدن اشتران صدقه و اسبان سپاهيان بر وسعت آن افزود.چنانكه آبى از آبهاى بنى ضبيبه را كه نزديكترين آبهاى غنى به ضريّه بود خريد.اين آب را بكره مىگفتند و در نزديكى ارتفاعات در ده ميلى ضريّه بود.عثمان اين آب را داخل در مرتع ضريّه نمود. 2البته اين توجيهات معلوم نمىكند كه خشم مردم بر او در باب مراتع به چه سبب بوده است.
امويان و مراتع
در عصر اموى فقط از يك مرتع نام برده شده.ابن شبّه از ابو عبيد روايت مىكند كه زياد مرتعى در ناحيۀ عذيب در سال قحطى به مسكين دارمى داد،تا آنگاه كه قحطسال به پايان رسيد. 3
به نظر ما امويان نمىخواستند با در اختيار گرفتن مرتعهاى جديد به همان سرنوشت عثمان دچار شوند.فقط به توسعۀ مراتعى كه پيش از آمدن آنها بر سر كار موجود بود بسنده كردند.