285
حماهاى رسول خدا-ص-
ياقوت گويد:الجام موضعى است از حماهاى مدينه. 1بدون آن كه به موضع آن اشارت كند يا تفصيلات بيشترى بياورد.
در بعضى از كتب آمده است كه رسول الله فرمود:هيچ حمايى نيست مگر از آن خدا و رسول اوست. 2
ولى رواياتى هم نقل شده كه پيامبر براى بعضى از اشخاص حماهايى قرار داده.مراد از آن حديث-به قول سمهودى-مىتواند اين باشد كه حماها از آن دولتها و واليان نيست بلكه از آن خدا و رسول او است.
نقيع
اصفهانى صاحب اغانى روايت كند كه عمرو بن سلمة بن سكن بن قريط اسلام آورد و اسلامش نيكو شد و نزد پيامبر آمد و از پيامبر خواست كه حماى ميان شعارى و سعديه را به او بخشد.سعديه آبى است از آن عمرو بن سلمه و شعارى آبى است از آن بنى قتادة بن سكن بن قريط.آن بقعه،زمينى بود نه ميل طول داشت و شش ميل عرض.پيامبر-ص-آن زمين را به او داد.فرزندش جحوش آن را در حمايت خود گرفت.
گروهى از بنى جعفر بن كلاب آمدند و بدون اذن او ستوران خود را در آنجا چرانيدند چون پيامبر شنيد خشمگين شد و فرمان اخراج آنها را داد. 3ياقوت همين مطلب را روايت كرده ولى به جاى«شعارى»،«شقراء»آورده است.
ابن اسحاق از عبد الله بن ابو بكر روايت كند كه جرش نزد رسول خدا-ص-آمدند و اسلام آوردند.پيامبر چراگاهى را كه نزديك قريۀ آنها بود به آنها واگذاشت.
ابو داود روايت كند كه هلال يكى از بنى متعان نزد رسول خدا-ص-آمد و عشر خرماى خود را آورد و از او خواست كه وادى سكبه را حماى او سازد.رسول خدا-ص-نيز