286او را عطا كرد.
چون عمر به خلافت نشست،سفيان بن وهب در باب آن وادى به او نوشت كه با آن چه كند؟عمر گفت اگر آنچه را كه به رسول خدا-ص-مىپرداخته باز هم مىپردازد آن زمين را حماى او بشناس.
ابن سعد گويد:پيامبر-ص-بنى قرّه را حمايى معين كرد و نامهاى نوشت:
بسم الله الرحمن الرحيم.اين چيزى است كه محمد رسول الله به بنى قرّة بن عبد الله بن ابو نجيح نهدى اعطا مىكند.همۀ درختان سايهدار و زمين و آب و جلكه و كوه آن را.تا مواشى خود را در آن بچرانند.
اين نامه را معاوية بن ابو سفيان قلمى كرده است. 1
حماى(چراگاه)نقيع
در شمارى از منابع آمده است كه نقيع از آن رسول خدا-ص-بود. 2سمهودى در باب اين حمى آورده است كه زبير بن بكّار گويد:مراوح مزنى گفته است كه رسول خدا در نقيع در مقمّل و صليب فرود آمد و در باب چراگاه نقيع گفت:نيكو مرتعى است براى اسبها كه بر آنها سوار شوند و در راه خدا جهاد كنند.سپس آن را در تصرف گرفت و مرا سرپرست آنجا نمود.و ديگرى از ثقات گويد كه در مقمّل نماگزارد و همه مراتع اطراف آن را چراگاه اسبان مسلمانان قرار داد.و پس از آن بنى اميه آن را چند برابر توسعه دادند.
محمد بن هيصم مزنى از پدرش و او از جدش روايت مىكند كه رسول خدا-ص-به مقمّل كه وسط نقيع جاى دارد،فرا رفت.در آنجا مسجد او بود.پدر ابن هيصم گويد كه پيامبر-ص-پدرم را فرا خواند و گفت:تو را سرپرست اين وادى مىكنم.پس آنچه از آنجا و آنجا-به مشرق و مغرب اشاره كرد-آيد مانع ورود آن شو.پدرم گفت:من مردى هستم كه چند دختر دارم و پسرى ندارم كه مرا در كار يارى كند.پيامبر گفت:به زودى صاحب پسر خواهى شد كه مددكار تو شود.پس از چندى صاحب پسرى شد.