28متوجه ترغيب و تشجيع مردم به امر تجارت و رشد و نمو آن گردد.
حجاز تحت تأثير گسترش فعاليت بازرگانى قرار گرفت.پول در دست مردم زياد شد و ثروتها افزون گرديد.وارد كردن كالا از ديگر بلاد جزيرة العرب و خارج آن رواج يافت.آنچه بيش از هر كالايى مورد توجه بازرگانان بود منسوجات مختلفى بود كه از ديگر اقاليم وارد مىكردند،حتى از بلاد دور چون خراسان و ماوراء النهر.
مسلما رشد بازرگانى،با رشد معاملات مالى و تبديل نقود يا به طور كلى صرّافى همراه بود.
حجاز و سنت
كتب اصول فقه همه بر اين نظر متفقند كه سنت پس از قرآن مصدر قانونگذارى اسلامى است و مرادشان از«سنت»چيزى است كه رسول خدا-ص-گفته يا عملى است كه انجام داده يا آن عمل را از ديگرى ديده و آن را تأييد نموده يا انكار ننموده است.بعضى با توسّع بيشترى،اعمال صحابه را هم سنت شمردهاند.چون پيامبر و صحابه،زندگى خود را در حجاز سپرى ساختهاند،سنت عبارت از وضعيتى بود كه بويژه در مدينه برقرار بوده و رسول خدا-ص-بر خلاف آن رفتار نكرد.
از زمان خلافت عثمان،پيروى از سنت چيزى بود كه بر زبانها افتاده بود.هنگامى كه كار خلافتش سستى گرفت بعضى از كسانى كه به خلاف او برخاسته بودند،خواستار اجراى سنت رسول الله-ص-شدند.در مطاوى كتب،سخن از كسانى است كه بر ضد او شورش كردند و از او خواستند كه بر طبق كتاب خدا و سنت پيامبر عمل كند.كتبى كه اينگونه مطالب در آنها آمده است غالبا در قرن دوم هجرى نوشته شدهاند و در آنها توضيح داده نشده كه مناديان،مرادشان از متابعت از سنت پيامبر چه بوده است.در هر حال معلوم مىشود كه در ميان مردم،سنت نبى ارج و احترام فراوان داشته و آن را از پايههاى حكومت سالم مىشمردهاند.
اقوال رسول اكرم-ص-،و اعمال او كه صحابه ناظر آنها بودهاند،مدتها به صورت شفاهى بازگو مىشد تا آنگاه كه عمر بن عبد العزيز به خلافت نشست و به تدوين احاديث