27اين زمينها را تصرف نمودند،عشريه پرداختند،از اين رو آنها را«اراضى عشر»مىناميدند.اين اراضى ملك خاصّ صاحبانش بود ولى بعضى از عربها بخصوص صاحب نفوذان آنها،اراضى خراجى را نيز متصرف مىشدند و بنا به رسمى كه در حجاز بود عشريه مىپرداختند.اين امر سبب كاهش درآمد دولت شده بود.تا آنگاه كه عمر بن عبد العزيز فرمانى صادر كرد كه بايد از اراضى خراجى خراج گرفت.حتى اگر عربها آنها را تملك كرده باشند ولى حكم عشر بر اراضى صوافى،كه عربها آباد كرده بودند،باقى ماند.بيشتر اين زمينها نزديك شهرهايى بود كه عربها خود در استانها بنا كرده بودند.
نقش مردم حجاز در فعاليتهاى بازرگانى و تنظيم آن
حجاز در آغاز ظهور اسلام مركز فعاليت وسيع بازرگانى بود،مخصوصا مكه.از مظاهر وسعت و عمق آن،كثرت احكام متعلق به معاملات بازرگانى است در قرآن كريم،چون حساب و ميزان و قرض و اجاره.از كتب تواريخ معلومات بسيارى در باب جوانب مختلف زندگى تجارى به دست مىآيد.چون سجلات و اسناد و صحيفهها و نوشتهها و روش حساب و تدوين آن و مسائل وام دادن و وام ستدن و تأسيس شركتها و استخدام كارگران و وكيلان.
اين گونه معاملات محلّى و محدود نبود بلكه شامل دولتها و شهرها و بلاد جزيرة العرب و خارج آن هم مىشد و وثيقهاى بود براى پيوستن به تجارت جهانى و به زمانهاى دور باز مىگشت.از دلايل اهميت آن،فصول طولانى است كه در كتابهاى فقهى براى بيان مسائل معاملات تجارى قرار دادهاند.از اين برمىآيد كه هنگام ظهور اسلام اين امر تا چه پايه از شمول و دقت برخوردار بوده است.
اسلام بازرگانى را تصويب كرد و سود بازرگانى را مشروع دانست و مردم را به كسب حلال ترغيب نمود و مال و فرزند را زينت زندگى دنيا برشمرد.
بسيارى از صحابۀ نخستين در مكه و سپس در مدينه-بعد از هجرت-در كار تجارت بودند.بعضى نيز سودهايى حاصل مىنمودند.چون دولت اسلامى توسعه يافت،حجازيان، مخصوصا اهل مكه،همچنان به فعاليت تجارى خود در اقاليم مفتوحه،ادامه دادند.و از اين فعاليت اموال بسيار حاصل كردند و تأثير آن در خلافت و حكام سبب شد كه سياست دولت