29جهت حمل آنان در نظر گرفته شد كه اين كارها با سختى و مشقت و اتلاف وقت زيادى همراه بود.
اگر از سوى رييس(قومندان)،افسر كاردان و مدير باقدرتى تعيين شده بود كه بر تقسيم واگنها بين كارگران و نگهبانان نظارت نمايد،بدون هيچگونه گفتگويى تمامى كارهاى ياد شده با نظم خاصّى انجام مىگرديد.اين نظارت مىبايست هنگام سوار شدن بر كشتى نيز اجرا شده و مكانهاى خاصّى را براى گروههاى مختلف در نظر گيرند،تا بدين وسيله هيچگونه حقّى پايمال نگردد.
نيم ساعت پس از طلوع آفتاب بامداد پانزدهم ذى القعده(6 مارس)قطار از عباسيه به حركت درآمد.اين قطار حامل محمل،امير كارمندان و گروهى از نگهبانان و وابستگان آنان از افراد شهرى بود.قطار در ايستگاههاى قاهره و طوخ و بنها و زقازيق و ابى حمّاد و نفيشه و اسماعيليه و فايد توقف نمود.
در ايستگاههاى ياد شده،تمامى ساكنان و بزرگان و علماى طريقتهاى مختلف صوفيه و دانشآموزان پسر و دختر با طبل و شيپورهاى سنتى و محلّى در انتظار ورود محمل به ايستگاه بودند.
از سنتهاى اين مردم(كه شاهد آن بوديم)اين بود كه مردم كودكان شيرخوار خود را به ايستگاه آورده و با ديدن محمل و دست كشيدن بر آن،خود و بچههاى خود را متبرك مىنمودند.گروهى كه نمىتوانستند دست خود را به محمل برسانند،پارچههايى را در حالى كه در داخل آن پول و يا مواد غذايى؛مانند گوشت سفيد و نان قندى قرار داده شده بود،به سوى كارگران محمل پرتاب مىكردند.آنان نيز پس از برداشتن محتويات آن و كشيدن پارچه بر روى محمل،آن را به سوى صاحبانشان برمىگرداندند.انگيزۀ مردم مسلمان از اين كار آن است كه آگاهند اين پردهها در آيندۀ نزديكى بر روى خانه خدا و آرامگاه پيامبر صلّى اللّه عليه و اله قرار خواهد گرفت و بدين وسيله ضمن شوق و علاقه،محبت خود را به اين مكان مقدس ابراز مىدارند.
در تصوير صفحۀ 30 محمل را در حالى كه بر روى واگن ويژه در اسماعيليه قرار دارد مىبينيد.