30
در همان روز در ساعت هفت و چهل و پنج دقيقۀ زوالى به سوئز وارد شديم.
ايستگاه پر از تماشاگران بود و نيروهاى انتظامى با نظم خاصى بر روى سكّو در حالى كه در پيشاپيش آنان جناب آقاى استاندار و كارمندان ايستاده،در انتظار ورود قطار محمل بودند.به هنگام ورود قطار بيست و يك گلوله توپ از قلعۀ سوئز شليك شد و سپس گروه موزيك،سلام خديوى را نواخت و مردم طبق معمول شعار:«افند مز چوق ياشا»را سر دادند.در اين هنگام استاندار پيش آمد و به امير الحاج و خزانهدار خير مقدم گفته و مراسم جشن كاروان محمل را ساعت يازده و نيم زوالى همان روز تعيين نمودند.هنگام فرا رسيدن زمان تعيين شده،نگهبانان محمل و نيروى انتظامى صفى در دو رديف مقابل هم،در نزديكى ايستگاه تشكيل دادند.همچنين نيروهاى مبارزه با بردهفروشان،با شتران خود،به اين صف پيوسته و آنگاه محمل را در ميان دو صف قرار دادند و تمامى كاروان در حالى كه امير الحاج در جلو و در سمت راست او استاندار و سمت چپش خزانهدار و ساير مردم و مشايخ صوفيه نيز به دنبال آنان به حركت درآمد.طبق سنت همه ساله،