13اكنون سخن خود را تكرار كرده و مىگويم: اين كتاب سرگذشتى بيش از زينب نيست كه تاريخ نويسانِ موثّق، پيش از من هم آن را به قلم آوردهاند، سپس ديگران آن را در لفافههايى افسانه آميز، پوشانيدهاند كه از زيبايى و لطافت و خود نمايى خالى نيست.
من تا آنجا كه توانستم كوشيدم كه در خلال اين داستان، رنگ اصلىِ تاريخ محفوظ ماند و اين لفافههاى زيبا نيز كه قيافۀ حقيقى اين بانوى بزرگ را نشان مىدهد. از بين نرود، جز در آنجا كه آن لفافهها، پندارى بوده و آن لباسها اوهام و خيالى بيش نباشد.
نتيجۀ كوشش من در تأليف اين كتاب، آن است كه تاريخ و داستان را در آميختهام تا صورت كسى را كه در پى ريزى تاريخ اسلام سهيم و در تاريخ انسانيت نمونۀ درخشانى مىباشد، جلوه دهم.