39امام با ارادۀ الهى يكى است و گويند تنها امام در تفسير قرآن مصيب است.
علويان قرآن را تحريف شده نمىدانند امّا بسيارى از احاديث سنّت را مجعول مىشناسند. 1
از نظر همين نويسندۀ علوى، علم باطن از مختصّات فرقۀ اسماعيليّه نيست بلكهآن از ويژگىهاى علويان مىباشد وتقيّه را هم همين باطنيگرى دانسته و گويند علم متشابهات و حق تفسير قرآن به امام اختصاص دارد.
سير تاريخى علويان
به نوشتۀ محمد امين غالبالطويل در كتاب «تاريخ علويان»، شيعيان تا زمان حيات امام حسن عسكرى عليه السلام تحت رهبرى او متّفقالقول بودهاند، ولى پس از وفات آن حضرت، اين اتّفاق كلمه از بين رفته و وضع شيعه دگرگون شده است.
ابو محمد جنبلايى ملقب به فارسى يكى از رهبران علوى، شخصى بنام سيد حسين خصيبى را در مصر به طريقۀ خود درآورد و دربازگشت به جنبلا، وطن اصلى خويش، او را هم همراه خود آورد كه پس از درگذشت استادش، رئيس علويان شد. خصيبى پس از وفات جنبلايى به بغداد آمد. در اين وقت وضع علويان اسفناك بود، خصيبى روح تازهاى به اين فرقه دميد. او در نزد حاكمان حمدانى تقرّب داشت و كتاب «راست باش» را به عضدالدوله اهدا كرد و فردى بنام سيد على جسر نمايندۀ