56در حديث نيست كه خداوند سبحان در كتابش بر مردم تجلّى كرده است؟! خوب اين نيز گونهاى از تجلى خداوند در كتاب خويش است. مگر همه مردم از آوردن سورهاى همانند قرآن عاجز نيستند؟! مگر قرآن همگان را به مبارزه و تحدّى نخوانده است و همگان درمانده و عاجز شدهاند؟! 1مگر هزار و چهارصد سال نيست كه همگان دم از فهم قرآن مىزنند ولى هيچكس تا حال ادعاى فهم تمامى مطالب قرآن را ننموده است؟! مگر... .
* در همين حال على نگاهى به صورت حسن انداخت، ديد چشمهايش پر از اشك است، بغض گلويش را گرفته است مثل اين كه مىخواهد منفجر شود.
على: چه شده است حسن؟! چرا اين چنين برافروختهاى؟!
* ناگهان اشك از چشمان حسن پاشيد، او گريه مىكرد و پدر و مادر او را نوازش مىكردند و خود نيز مخفيانه اشكهاى خود را پاك مىكردند و گفتند: گريه نكن برايت يك راديو ضبط سوغات مىآوريم، اصلاً هر چه خواستى مىآوريم، برايت دو ركعت نماز زير ناودان طلا مىخوانيم، براى قبول شدن در امتحانهايت و براى شاگرد ممتاز شدنت دعا مىكنيم و... . ولى مثل اين كه او هيچ سخنى را نمىشنيد و فقط مدام گريه مىكرد.
على: آخر چه شده؟! جواب بده.
حسن: من هم مىخواهم مكه بيايم، تو را به خدا اسم مرا هم بنويس.
* تازه فهميدم چه خبر است و سخنرانى آن واعظ چه كرده است و يك آيه قرآن چه تأثيرى داشته است. پيش خود گفتم: امشب حسن را